ترجمه مقاله تجربه معماری - بررسی روح و چشم

ترجمه مقاله تجربه معماری - بررسی روح و چشم
قیمت خرید این محصول
۲۹,۰۰۰ تومان
دانلود رایگان نمونه دانلود مقاله انگلیسی
عنوان فارسی
تجربه معماری - بررسی روح و چشم
عنوان انگلیسی
Experiencing Architecture - Exploring the Soul of the Eye
صفحات مقاله فارسی
14
صفحات مقاله انگلیسی
8
سال انتشار
2011
رفرنس
دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
فرمت مقاله انگلیسی
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
فرمت ترجمه مقاله
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
فونت ترجمه مقاله
بی نازنین
سایز ترجمه مقاله
14
نوع مقاله
ISI
نوع ارائه مقاله
ژورنال
کد محصول
10413
وضعیت ترجمه منابع داخل متن
ترجمه شده است✓
ضمیمه
ندارد
بیس
نیست ☓
مدل مفهومی
ندارد ☓
پرسشنامه
ندارد ☓
متغیر
ندارد ☓
رفرنس در ترجمه
در داخل متن و انتهای مقاله درج شده است
رشته و گرایش های مرتبط با این مقاله
معماری و فلسفه، معماری منظر
دانشگاه
مؤسسه سلطنتی فناوری کی تی اچ، استکهلم، سوئد
کلمات کلیدی
معماری بشردوستانه، تجربه معماری، علم عصب‌شناسی، باشلار، پدیدارشناسی
کلمات کلیدی انگلیسی
humanistic architecture - architectural experience - neuroscience - Bachelard - phenomenology
فهرست مطالب
مقدمه
1. رویکردهای دوگانه - پدیدارشناسی و عصب‌شناسی
1.1. تجربیات معماری کودکی
1.2. فرآیند ادراک
2. خاطرات و احساسات
3. خودآگاهی
4. تشریح مطالب
نمونه چکیده متن اصلی انگلیسی
ABSTRACT

This paper is an attempt to understand the influence of architectural settings on people; why certain architectural experiences stays with us whereas others vanish. It is a first step in an approach towards a greater understanding of subject and as such its starting point is purely theoretical. We proceed the investigation by exploring two perspectives on the issue: a) a phenomenological perspective, based on the book “The Poetics of Space” by the French philosopher Gaston Bachelard and b) that of neuroscience. Both of these approaches view the human experience of architecture from starting points of the relationship between our mind and our physiological experience of the world. Neither of them separate physiological experience from the intellectual experience of place. Bachelard states in the “The Poetics of Space” that the psyche is a place, and the house is an extension of that place. He opens the door to places of significance to us, something neuroscience does as well. Both perspectives emphasize the early childhood experience of architecture which they feel has a major impact on the individual and his/her later environmental experiences, though they have different arguments for how this impact occurs. The motivation to simultaneously investigate phenomenological and neuroscience approaches to architectural experiences is in order to introduce a new perspective on architecture and its impact on us. This new perspective on architectural experience could become a new approach towards a more humanistic and supporting architecture with the user in focus. How this approach would be integrated into architectural education is beyond the scope of this article as it is a theoretical discussion that only sets out to identify a problem in the architecture. It is a first attempt to approach architectural experience in a purely theoretical aiming to investigate questions such as:

1 a)Are certain architectural features or aspects of architecture more stimulating than others?

1 b) If so, what can explain their difference in importance for our experience of architecture? And

2 a) Can a neuroscience and phenomenology approach combined improve our understanding of the architectural experience?

2 b) If so are there any practical implications of such understanding?

نمونه چکیده ترجمه متن فارسی
چکیده
این مقاله تلاشی برای درک تأثیر محیط‌های معماری روی مردم است؛ می‌خواهیم بدانیم چرا برخی از تجربیات معماری برایمان می‌مانند، در حالیکه برخی دیگر از بین می‌روند. این اولین قدم در مسیر بررسی درک بیشتر این موضوع است، و نقطه شروع آن کاملاً نظری‌ست.
ما این تحقیق را با بررسی دو دیدگاه در ارتباط با این موضوع انجام دادیم: (الف) دیدگاه پدیدارشناختی، براساس کتاب «بوطیقای فضا» اثر گاستن باشلارِ فیلسوف، (ب) دیدگاه علم عصب شناسی. هر دو رویکرد تجربه معمار را از نقطه شروع رابطه میان ذهن و تجربه روانشناختی ما از جهان بررسی می‌کنند. هیچ کدام‌شان تجربه روانشناختی را از تجربه معنوی مکان جدا نمی‌کنند. باشلار در این کتاب می‌گوید که روان یک مکان است، و خانه ما بسطی از مکان. او فرصتی برای مکان‌هایی که برایمان حائز اهمیتند فراهم می‌کند، کاری که علم عصب‌شناسی نیز می‌کند. هر دو دیدگاه بر تجربه معماری در اوایل کودکی تأکید دارند که احساس می‌کنند تأثیر بسزایی روی فرد و تجربیات محیطی آینده‌اش می‌گذارد، گرچه در مورد نحوه این تأثیرگذاری استدلال‌های متفاوتی دارند.
انگیزه ما از تحقیق همزمان رویکردهای پدیدارشناختی و عصب‌شناسی تجربیات معماری این است که دیدگاه تازه‌ای را در ارتباط با معماری و تأثیرش روی خودمان معرفی کنیم. این دیدگاه می‌تواند رویکرد جدیدی نسبت به معماری سازگارتر با بشر و معماری‌ای حمایت‌کننده برای استفاده‌کنندگان موردنظر باشد. صحبت از چگونه گنجاندن این رویکرد در آموزش معماری در محدوده این مقاله نمی‌گنجد، چرا که بحثی تئوریک است که فقط هدفش شناسایی مسئله‌ای در معماری‌ست. این مقاله اولین تلاش برای بررسی تجربه معماری به‌شکلی کاملاً تئوریک است و درصددیم تا سوالاتی از این دست را بررسی کنیم:
۱-الف) آیا برخی از ویژگی‌های معماری یا جوانب آن تحریک‌کننده‌تر از بقیه‌اند؟
۱-ب) اگر اینگونه است، چه چیزی می‌تواند تفاوت اهمیتشان را در تجربه ما از معماری توجیه کند؟ و
۲-الف) آیا ترکیب رویکرد عصب‌شناسی و پدیدارشناختی درک بهتری از تجربه معماری حاصل می‌کند؟
۲-ب) اگر اینگونه است، آیا چنین درکی پیامدهای عملی دارد؟
موضوع اجلاس: رویکردهای دیگر در روش‌های تحقیق

بدون دیدگاه