ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
بحث مربوط به مسئولیت های تجاری برای حقوق بشر، مورد توجه زیادی قرار گرفته است – اگرچه در کمال تعجب، این توجه خارج از زمینه تجارت بین المللی (IB) است. ما در این مقاله حقوق تجاری و حقوق بشر (BHR) را بصورت یک حوزه تحقیقاتی با پتانسیل بالایی برای محققان تجارت بین المللی معرفی می کنیم. زمانیکه می خواهیم رابطه بین شرکت های بین المللی (MNE) و حقوق بشر را درک کنیم، پژوهش در زمینه تجارت بین المللی خیلی سودمند خواهد بود؛ از طرف دیگر، این زمینه ای است که دیگر از سوی تحقیقات تجارت بین المللی نادیده گرفته نمی شود – در صورتی که این تحقیقات بخواهند در خط مقدم پژوهشگری در مسائل جهانی شدن در رابطه با MNE ها باقی بمانند. بنابراین هدف ما در تحقیق حاضر این است که راهنمایی هایی را برای محققان تجارت بین المللی فراهم سازیم که مایل هستند از طریق موارد روبرو وارد تحقیقات BHR شوند: پیگیری موضوعات مشترک و همپوشانی ها، و همچنین تنظیم یک برنامه کار تحقیقاتی که بعضی از شکاف های (کمبودهای) تحقیقاتی موجود را پر میکند و سوالات جدیدی را در هر دو زمینه مطرح می سازد.
در سالهای اخیر درخواست های زیادی مطرح شده است تا محققان مشکلات اجتماعی وسیع تری – با نام «چالش های بزرگ» – را در تحقیقات خود مورد بررسی قرار دهند. چالش های بزرگ، مشکلات اجتماعی و محیطی را ایجاد می کنند که از مرزهای ملی فراتر میروند و اثرات منفی واقعی یا بالقوه ای بر روی بخش زیادی از مردم، جوامع، و جهان (بعنوان یک واحد کلی) می گذارند و بنابراین با تلاش های مشارکتی باید حل شوند (فِرارو و همکارانش 2015؛ جورج 2014؛ جورج و همکارانش 2016؛ وایتمَن و همکارانش 2013). این چالش ها شامل چالش های ایجاد شده توسط تغییرات جوی، مهاجرت، فقر و نابرابری هستند (اما محدود به آنها نیستند). از لحاظ خط مشی، یکی از موثق ترین چارچوب های جاری که در راستای رفع چالش های بزرگ تلاش میکند، احتمالاً برنامه کار اهداف توسعه پایدار (SDG) سازمان ملل (UN) است؛ این برنامه کار، یک طرح عملیاتی برای ترویج توسعه پایدار است که مشکلات مختلفی – از نابرابری جنسیتی گرفته تا صلح و عدالت – را بررسی می کند.
چون چالش های بزرگ معمولاً پدیده های فراملی هستند که در تعدادی از موقعیت های جغرافیایی بر جوامع تأثیر می گذارند، بنابراین احتمالاً بر شکل گیری و اجرای استراتژی ها و مدل های کسب و کار فرا-مرزی شرکت ها تأثیرگذار هستند، خصوصاً در شرکت های چندملیتی بزرگ مقیاس (MNE) که عملیاتی های زنجیره های ارزش را بصورت جهانی هماهنگ می سازند و این عملیات ها را مدیریت میکنند. مهمتر اینکه چون MNE های بزرگ مقیاس روز به روز تأثیر قدرتمندتری بر برنامه کار حاکمیت جهانی پیدا میکنند بنابراین ما احساس می کنیم که نقش آنها در یافتن راه حلی برای مشکلات جهانی و در کاهش نیازهای «پیامدهای نامطلوب خارجی»، باید بصورت دقیق تری ارزیابی شود. بنابراین شایسته است که محققان تجارت بین المللی (IB) به چالش های جهانی جاری توجه نمایند (و آنها را مورد بررسی قرار دهند). در همین خصوص، باکلی و همکارانش (2017، ص 1045) تمرکز مجدد تحقیقات تجارت بین المللی بر چالش های بزرگ در تجارت جهانی را با هدف ترویج نظریه های تجارت بین المللی پیشنهاد کرده اند، تا به مباحث تحقیقاتی مهم در علوم اجتماعی متحد و حل این مشکلات مضر کمک کنند (دنتونی و همکارانش 2018).
BHR: یک مرور مختصر
با توجه به اینکه در گذشته تصور میشد که حقوق بشر صرفاً توسط اقدامات دولتی اجرا می شود، بنابراین بحث رو به رشدی در مورد مسئولیت های مربوطه کسب و کار از اواسط دهه 1990 در حال شکل گیری بوده است (وت اشتاین 2012) (برای خط زمان این بحث به جدول 1 نگاه کنید). پیشاپیش در دهه 1970، سازمان ملل و OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) از طریق ضوابط رفتاری بین المللی، ابتکارات موازی را برای تنظیم مقررات فعالیت های تجاری MNE ها آغاز کرده بودند. هم ضوابط پیش نویس سازمان ملل – که توسط مرکز تازه تأسیس شرکتهای بین المللی تنظیم شده بود – و هم رهنمودهای OECD برای شرکتهای بین المللی شامل پاراگرافی در مورد رفتار سازمانی با حقوق بشر بودند. با اینکه ضوابط پیش نویس سازمان ملل هرگز اتخاذ نشد و مرکز سازمان ملل در دهه 1990 منحل شد اما رهنمودهای OECD به یکی از مهمترین ضوابط جهانی در مورد مسئولیت های سازمانی تبدیل شده اند، که شامل فصل کاملی در مورد مسئولیت های سازمانی حقوق بشر نیز هستند که در اصول راهنمای سال 2011 سازمان ملل در مورد تجارت و حقوق بشر (UNGPs) شامل گشته بود؛ UNGPs یک ابتکار حقوق نرم بود که مسئولیت شرکت ها برای احترام گذاشتن به حقوق بشر جهانی را شناسایی می کرد چون این شرکت ها بصورت محلی یا جهانی فعالیت می کردند (راگی 2011).
زمینه و تجربه MNE های غربی که در زمان جدایی گری آفریقای جنوبی در دهه های 1970 و 1980 فعالیت می کردند هم بر ضوابط رفتاری و هم بر چشم اندازه حقوق بشر و روابط تجاری با رژیم های اقتدارطلب و نژادپرست تأثیرگذار بودند. زمینه و تجربه MNE های غربی همچنین محرک الهام بخشی برای تعدادی از اولین متنون علمی در مورد رابطه بین شرکت ها و حقوق بشر در اواخر دهه 1980 بودند (بعنوان مثال نگاه کنید به دونالدسون 1989). با اینحال علیرغم این شرایط، ابتکارات و متون اولیه، یک بحث سیستماتیک در مورد BHR در اواسط دهه 1990 علیه موارد روبرو پدیدار شد: از یک طرف، زمینه «مشارکت شرکتهای نفت غربی – خصوصاً Shell» در تخریب های محیطی بزرگ مقیاس و نقض حقوق بشر در نیجریه؛ و از طرف دیگر، داستان های تکان دهنده در مورد شرایط کارگاه های بهره کشی و کار کشیدن از کودکان در تولید تاسیساتی برای تأمین کنندگان شرکت های ورزشی غربی مهم، مانند نایکی .