ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Anthropogenic activities on peatlands, such as drainage, can increase sediment transport and deposition downstream resulting in harmful ecological impacts. The objective of this study was to quantify changes in erosion/deposition quantities and surface roughness in peatland forest ditches by measuring changes in ditch cross-sections and surface microtopography with two alternative methods: manual pin meter and terrestrial laser scanning (TSL). The methods were applied to a peat ditch and a ditch with a thin peat layer overlaying erosion sensitive mineral soil within a period of two years following ditch cleaning. The results showed that erosion was greater in the ditch with exposed mineral soil than in the peat ditch. The two methods revealed rather similar estimates of erosion and deposition for the ditch with the thin peat layer where cross-sectional changes were large, whereas the results for smaller scale erosion and deposition at the peat ditch differed. The TLS-based erosion and deposition quantities depended on the size of the sampling window used in the estimations. Surface roughness was smaller when calculated from the pin meter data than from the TLS data. Both methods indicated that roughness increased in the banks of the ditch with a thin peat layer. TLS data showed increased roughness also in the peat ditch. The increase in surface roughness was attributed to erosion and growth of vegetation. Both methods were suitable for the measurements of surface roughness and microtopography at the ditch crosssection scale, but the applicability, rigour, and ease of acquisition of TLS data were more evident. The main disadvantage of the TLS instrument (Leica ScanStation 2) compared with pin meter was that even a shallow layer of humic (dark brown) water prevented detection of the ditch bed. The geomorphological potential of the methods was shown to be limited to detection of surface elevation changes >~0.1 m.
فعالیت و عملیات انسانی در جنگل های خزه مثل زهکشی، حمل رسوب و فرودست رسوبات افزایش یافته و منجر به ایجاد پیامدهای زیانبار اکولوژیکی شده است. هدف تحقیق تعیین تغییرات مقدار فرسایش / رسوب و زبری سطح آبروهای جنگل خزه با اندازه گیری برش مقطع آبرو و میکرو توپولژی سطح با دو روش متناوب است : خار سنج دستی و اسکن لیزر زمینی (TSL). این روش ها در آبرو پوده زا ر و آّبرو دارای لایه نازک تورب اجرا شد که خاک کانی حساس به فرسایش را در یک دوره 2 ساله پس از پاک سازی زمین آبرو جای گذاری میکرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرسایش آبرو قرار گرفته در معرض خاک کانی بیشتر از آّبرو و خندق خزه است. درو روش برآورد نسبتاٌ مشابه فرسایش و روسوبات در آبروهای دارای لایه نازک تورب وجود تغییرات فراوان سطح مقطعی را نشان دادند، درحالی که نتایج رسوبا ت و فرسایش کوچک مقیاس تر در آبرو و خندق تورب متفاوت بود. مقادیر رسوب و فرسایس مبتنی بر TLS وابسته به اندازه روزنه و پنجره نمونه برداری مورد استفاده در برآورده ها بود. زبری سطح محاسبه شده از داده های خار سنج کمتر از داده های TLS بود. هر دو روش نشان دادند که زبری در کرانه های آّبرو دارای لایه نازک تورب افزایش یافته است.. داده های TSL نیز میزان زبری آّیرو تورب را افزایش داد. افزایش زیری سطح به فرسایش و رشد نباتات نسبت داده می شود. هر دو روش برای اندازه گیری زبری سطح و میکرو توپوگرافی در مقیاس سطح مقطع آبرو مناسب بودند، اما، کاربرد پذیری، فرسختی، و سهولت کسب داده های TLS بدیهی تر بود. وجود لایه آب کم عمق ّ هوموسی (قهوه ای تیره) که مانع کشف و آشکار سازی بستر آبرو می شد، عیب ونقص اصلیTLS بود. توانایی ژئو مورفولوژیکی روش ها به آشکار سازی تغییرات ارتفاع سطح >~0.1m محدود می شود.