Background: Increased plasma potassium concentrations (K+) in neonatal calves with diarrhea are associated with acidemia and severe clinical dehydration and are therefore usually corrected by intravenous administration of fluids containing sodium bicarbonate. Objectives: To identify clinical and laboratory variables that are associated with changes of plasma K+ during the course of treatment and to document the plasma potassium-lowering effect of hypertonic (8.4%) sodium bicarbonate solutions. Animals: Seventy-one neonatal diarrheic calves. Methods: Prospective cohort study. Calves were treated according to a clinical protocol using an oral electrolyte solution and commercially available packages of 8.4% sodium bicarbonate (250–750 mmol), 0.9% saline (5–10 L), and 40% dextrose (0.5 L) infusion solutions. Results: Infusions with 8.4% sodium bicarbonate solutions in an amount of 250–750 mmol had an immediate and sustained plasma potassium-lowering effect. One hour after the end of such infusions or the start of a sodium bicarbonate containing constant drip infusion, changes of plasma K+ were most closely correlated to changes of venous blood pH, plasma sodium concentrations and plasma volume (r = 0.73, 0.57, 0.53; P < .001). Changes of plasma K+ during the subsequent 23 hours were associated with changes of venous blood pH, clinical hydration status (enophthalmos) and serum creatinine concentrations (r = 0.71, 0.63, 0.62; P < .001). Conclusions and Clinical Importance: This study emphasizes the importance of alkalinization and the correction of dehydration in the treatment of hyperkalemia in neonatal calves with diarrhea.
نمونه چکیده ترجمه متن فارسی
پیشینه تحقیق: افزایش در غلظت پتاسیم پلاسما (K+) در نوزادان گوساله اسهالی با اسیدی شدن وکم شدن شدید آب بدن همراه است، از این رو معمولا با القای درونی بیکربنات سدیم محتوی مایع اصلاح می شود.
اهداف: تعیین کردن متغیرهای آزمایشگاهی و بالینی همراه با تغییرات غلظت پتاسیم پلاسما در طول دوره ی تیماربندی، و ثبت کردن اثر کاهشی پتاسیم پلاسما با محلول های بیکربنات سدیم هیپرتونیک (4/8 درصد).
حیوانات: هفتاد و یک نوزاد گوساله ی اسهال دار.
روش ها: مطالعات گروهی مربوط به آینده. گوساله ها بر طبق یک پروتوکل بالینی با استفاده از یک محلول الکترولیت دهانی و بسته های تجاری سدیم بیکربنات 4/8 درصد موجود (250 تا 750 مول)، 9/0 درصد نمک (5 تا 10 لیتر) و محلول های تزریقی دکستروز 40 درصد (5/0 لیتر) تیماربندی شدند.
نتایج:تزریقات با محلول های سدیم بی کربنات 4/8 درصد با مقدار 250 تا 750 مول اثر فوری داشت و اثر کاهشی پتاسیم پلاسما را حفظ کرد. یک ساعت بعد و در انتهای تزریق ها یا شروع تزریق چکه ای ثابت محتوی سدیم بی کربنات، تغییرات پتاسیم پلاسما دقیقا با تغییرات pH خون ورید، غلظت سدیم پلاسما، و حجم پلاسما همبستگی داشت (r= 0.73, - 0.57; P < 0.001). تغییرات پلاسما در خلال 23 ساعت متوالی با تغییرات pH خون ورید، آبگیری و غلظت کراتینین همراه بود (r= - 0.71, 0.63, 0.62; P< 0.001).
نتیجه گیری کلی و اهمیت بالینی: این مطالعه بر اهمیت قلیایی شدن و اصلاح کم آبی بدن در تیمار هیپرکالمی در نوزادان گوساله اسهال دار تاکیید دارد.