ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Abstract
The development of smart cities is becoming more and more based on knowledge management (KM) frameworks. This leads to new managerial challenges, which reflect the complexity of KM governance and processes issues of smart city projects as well as the need to manage knowledge that originates both within and beyond projects' boundaries. However, in-depth research on the development of smart cities from a managerial and KM perspective has remained scant. In detail, although universities are deemed to be responsible for the competitiveness and superiority of knowledge-based ecosystems, like smart city projects, the different roles they play in such projects when dealing with KM governance and processes issues are still understudied. Therefore, by conducting an exploratory case study of 20 smart city projects, this paper aims to scrutinize how universities manage the KM governance issue when internal knowledge is used, the KM governance issue when external knowledge is used, the KM processes issue when internal knowledge is used, and the KM processes issue when external knowledge is used. Results reveal that universities act as knowledge intermediaries, knowledge gatekeepers, knowledge providers, and knowledge evaluators.
1. Introduction
Following the principles of the knowledge economy, the Organization for Economic Cooperation and Development (OECD) and the European Union (EU), among others, have adopted knowledge management (KM) frameworks in their strategic directions for global and local development (Angelidou, 2015). This paradigm shift in strategic planning has strongly influenced urban development, with the result that knowledge is now conceived as the core component that makes cities smart (Bakici et al., 2013; Hollands, 2008). Accordingly, we hereafter refer to smart cities as “the result of knowledge-intensive and creative strategies aiming at enhancing the socio-economic, ecological, logistic and competitive performance of cities” (Kourtit and Nijkamp, 2012:3). In turn, the rationale underlying the so-called knowledge-based urban development (KBUD) approach is becoming more and more prevalent for the design and implementation of smart city projects (e.g. Yigitcanlar, 2010; Yigitcanlar and Velibeyoglu, 2008).
5.3. Limitations and future research directions
Of course, this study presents some limitations that may open the doors to further interesting lines of inquiry. First, additional projects may be explored, and these projects may include more respondents for a further refinement of our findings. This is particularly relevant if we look at the differences in the cultural contexts and cities in which innovation takes place (Chebbi et al., 2017; Thrassou et al., 2018). Second, the external validity of the findings deserves particular attention. They should be tested and refined with empirical considerations or, at least complemented with quantitative data.
توسعه شهرهای هوشمند سبب وابستگی بیشتر به ساختار مدیریت دانش (KM) شده است. این موضوع منجر به چالش های مدیریتی جدیدی منجر می شود که پیچیدگی حاکمیت مدیریت دانش و مسائل فرایندی پروژه های شهر هوشمند را همانند نیاز به مدیریت دانش منعکس می کند که از درون و فراتر از مرزهای پروژه ها نشات می گیرد. با این حال، تحقیقات جامع درباره توسعه شهرهای هوشمند از نظر مدیریتی و مدیریت دانش همچنان نیاز به کار بیشتر دارد. اگرچه دانشگاه ها مسئول رقابت و برتری اکوسیستم های مبتنی بر دانش همانند پروژه های شهر هوشمند در نظر گرفته می شوند اما نقش های متفاوتی که آن ها در چنین پروژه هایی در هنگام حاکمیت مدیریت دانش و مسائل فرآیندی ایفا می کنند، همچنان تحت مطالعه قرار دارد. بنابراین، با اجرای یک مطالعه موردی اکتشافی از 20 پروژه شهر هوشمند، هدف این مقاله بررسی این است که دانشگاه ها چگونه موضوع حاکمیت مدیریت را دانش را در زمانی که دانش داخلی و دانش خارجی مورد استفاده قرار می گیرد مدیریت می کنند و همچنین چگونه فرآیندهای مدیریت دانش را مدیریت می کنند هنگامی که دانش داخلی و خارجی به کار گرفته می شود. نتایج نشان می دهد که دانشگاه ها به عنوان واسطه های دانش، دروازه های دانش، ارائه دهندگان دانش و ارزیابی کنندگان دانش عمل می کنند.
1. مقدمه
سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه (OECD) و اتحادیه اروپا (EU) در بین دیگر سازمان ها با تبعیت از اصول اقتصاد دانش، ساختارهای مدیریت دانش را در جهت گیری های راهبری خود به منظور توسعه جهانی و محلی پذیرفته اند (Angelidou, 2015). تغییر جهت گیری این الگو به سمت برنامه ریزی راهبری بر توسعه شهری تاثیر قابل توجهی داشته است که منجر به درک دانش به عنوان هسته اصلی هوشمند سازی شهرها شده است (Bakici et al., 2013; Hollands, 2008). بر این اساس، از حالا به بعد منظور ما از شهرهای هوشمند این عبارت است:" نتیجه استراتژی های متمرکز بر دانش و خلاقانه با هدف ارتقاء عملکرد اجتماعی- اقتصادی، اکولوژیکی، تدارکاتی و رقابتی شهرها" (Kourtit and Nijkamp, 2012:3). به نوبه خود منطق مورد نظر یعنی روش توسعه شهری مبتنی بر دانش (KBUD) در طراحی و پیاده سازی پروژه های شهر هوشمند رایج تر شده است (Yigitcanlar, 2010; Yigitcanlar and Velibeyoglu, 2008).
5.3 محدودیت ها و مسیر های تحقیقاتی آتی
البته، این مطالعه محدودیت هایی که می تواند باعث شکل گیری مسیر های تحقیقاتی بیشتر برای آینده شود. نخست، پروژه های اضافی باید مورد ارزیابی قرار گیرد و این پروژه ها ممکن است شامل پاسخ دهنده های بیشتری در نظر سنجی ها باشد که باعث اصلاح یافته های ما می شود. این موضوع به صورت خاص برای بررسی زمینه های فرهنگی مختلف و شهرهای دیگر، مهم می باشد (Chebbi et al., 2017; Thrassou et al., 2018). دوم این که اعتبار خارجی یافته های ما نیازمند توجه بیشتری می باشد. در تحقیقات آتی، حتما این یافته ها باید با ملاحظات تجربی ارزیابی و اصلاح شوند و یا این که حداقل با استفاده از داده های کیفی تکمیل شوند.