ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
و برای خرید ترجمه کامل مقاله با فرمت ورد از دکمه های زیر استفاده نمایید.
Background Children with autism have been found to experience greater difficulties with emotion regulation than peers without autism. Characteristics related to autism (i.e., social communication challenges, restricted repetitive behaviours, inhibitory control difficulties) and external parent factors (i.e., parent stress, mindful parenting) have been suggested to contribute to the emotion dysregulation (ED) experienced by youth with autism.
Method The current study evaluated associations between child and parent factors and two indices of child ED (parent report and observational behaviour coding), in 44 children with autism, ages 8–13 years.
Results Child autism symptomology, inhibitory control difficulties, parental stress and mindful parenting were all associated with parent reported ED, but not with observed ED. Similarly, linear regressions revealed that these factors jointly predicted parent reported ED, but not observed ED. Restricted interests/repetitive behaviours and inhibitory control difficulties emerged as unique positive predictors of parent reported ED.
Conclusions Findings highlight the importance of using a multimethod approach and of considering child- and parent-level factors when investigating ED in children with autism.
1. Introduction
Children with autism often experience co-occurring depression, anxiety, or anger as a result of difficulties with emotion regulation (Cai et al., 2018), with many meeting criteria for at least one co-occurring mental health disorder (Salazar et al., 2015). Emotion regulation is described as “the extrinsic and intrinsic processes responsible for monitoring, evaluating, and modifying emotional reactions, especially their intensive and temporal features, to accomplish one’s goals” (Thompson, 1994, pp. 27–28). Difficulty employing these processes leads to emotion dysregulation (ED; Weiss, Burnham Riosa, Mazefsky, & Beaumont, 2017), which can present as tantrums, outbursts, and sustained negative responses (Samson et al., 2014).
4.2. Conclusion
There is a need to better understand emotion regulation difficulties experienced by children with autism, considering the implications that ED has for mental health and wellness. The different patterns of association found between observed and parent reported ED in the current study highlight the importance of employing a multimethod approach when exploring factors that contribute to child emotion regulation and of carefully considering how various measurement methods may elicit different experiences and abilities. While associations were found between parent reported ED and child and parent factors, these same patterns were not found for observed ED during a frustrating lab task, suggesting that the factors contributing to ED for children with autism may vary across contexts. Our findings suggest that autism characteristics, parental stress, and mindful parenting are important factors to consider when exploring emotion regulation.
زمینه: بر پایه ی یافته ها، کودکان دچار اوتیسم در مقایسه با همتایان بدون اوتیسم خود مشکلات بزرگ تری در رابطه با تنظیم هیجان تجربه می کنند. خصوصیات مرتبط با اوتیسم (یعنی چالش های ارتباط اجتماعی، رفتار تکراری محدود، مشکلات کنترل بازداری) و عواملی بیرونی والدین (یعنی استرس والدین، فرزندپروری ذهن آگاهانه) به عنوان عوامل منجرشونده به بدتنظیمی هیجان در جوانان دچار اوتیسم مطرح شده اند.
روش: مطالعه ی کنونی ارتباط میان عوامل کودک و والدین و دو شاخص از بدتنظیمی هیجان کودک (گزارش والدین و کدگذاری رفتار مشاهده ای) در 44 کودک دچار اوتیسم در بازه ی سنی 8 تا 13 سال را ارزیابی کرد.
نتایج: نشانه شناسی اوتیسم کودک، مشکلات کنترل بازداری، استرس والدین، و فرزندپروری ذهن آگاهانه همگی با بدتنطیمی هیجان گزارش شده توسط والدین مرتبط بودند، اما با بدتنظیمی هیجان مشاهده شده مرتبط نبودند. به طریقی مشابه، رگرسیون خطی آشکار کرد که این عوامل به طور مشترک بدتنظیمی هیجان گزارش شده توسط والدین را پیش بینی کردند اما بدتنطیمی هیجان مشاهده شده را پیش بینی نکردند. علایق محدود/ رفتارهای تکراری و مشکلات کنترل بازداری به عنوان پیش بینی کننده های مثبت یکتای بدتنظیمی هیجان گزارش شده توسط والدین پدیدار شدند.
نتیجه گیری: یافته ها بر اهمیت استفاده از رویکرد چندروشی و در نظر گرفتن عوامل سطح کودک و سطح والدین در هنگام بررسی بدتنظیمی هیجان در کودکان دچار اوتیسم تأکید می کنند.
1- مقدمه
کودکان دچار اوتیسم اغلب چندابتلایی هایی همچون افسردگی، اضطراب، یا خشم را در نتیجه ی مشکلاتی که با تنظیم هیجان دارند، تجربه می کنند (کای و همکاران، 2018) و بسیاری دست کم یک نوع اختلال سلامت روان را همزمان بروز می دهند (سالازار و همکاران، 2015). تنظیم هیجان به عنوان «فرایندهای بیرونی و درونی مسئول نظارت، ارزیابی، و اصلاح واکنش های هیجانی، به ویژه ویژگی های شدید و آنی آن ها، برای تحقق اهداف فرد» (تامپسون، 1994، صص. 28-27) توصیف می شود. ناتوانی در به کارگیری این فرایندها منجر به بدتنظیمی هیجان می شود (ویس، بورنهام ریوسا، مافسکی و بیومونت، 2017)، که می تواند به صورت کج خلقی، طغیان، و پاسخ های منفی پایدار تجلی یابد (سامسون و همکاران، 2014).
4-2 نتیجه گیری
با در نظر گرفتن دلالت هایی که بدتنظیمی هیجان برای سلامتی و تندرستی روان در پی دارد، ضرورت درک بهتر مشکلات تنظیم هیجانی ای که کودکان دچار اوتیسم تجربه می کنند، احساس می شود. الگوهای ارتباط متفاوت یافت-شده میان بدتنظیمی هیجان مشاهده شده و گزارش شده توسط والدین در مطالعه ی کنونی بر اهمیت به کارگیری یک رویکرد چندروشی در هنگام بررسی عواملی که منجر به تنظیم هیجان کودک می شوند و بررسی دقیق این که چگونه روش های گوناگون سنجش ممکن است تجربیات و توانایی های گوناگون را برانگیزند، تأکید می کند. در حالی که ارتباطاتی میان بدتنظیمی هیجان گزارش شده توسط والدین و عوامل کودک و والدین یافت شد، همین الگوها برای بدتنظیمی هیجان مشاهده شده در طول یک وظیفه ی آزمایشگاهی مستأصل کننده یافت نشدند، امری که دلالت بر آن دارد که عوامل منجرشونده به بدتنظیمی هیجان برای کودکان دچار اوتیسم ممکن است از یک بافت به بافتی دیگر تغییر کنند. یافته های ما دلالت بر آن دارند که خصوصیات اوتیسم، استرس والدین، و فرزندپروری ذهن آگاهانه عوامل مهمی هستند که هنگام بررسی تنظیم هیجان باید مورد توجه قرار گیرند.