ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Background Postpartum depression (PPD) affects a high number of women, often the first manifestation of a mood disorder that will occur later in life, bringing serious consequences for the patient and her offspring. Depression today is the leading cause of disability worldwide. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of a preventive cognitive behavioral therapy (CBT) for PPD.
Methods Pre-post therapy study, as part of a population-based cohort study. Pregnant women without a diagnosis of depression participated, who were divided into two groups: risk of depression (CBT) and a control group (without therapy). The preventive therapy consisted of six sessions of CBT, administered weekly. The Outcome Questionnaire (OQ-45) was used in all sessions. The Mini International Neuropsychiatric Interview and Beck Depression Inventory-II were used on three occasions. The final statistical analyses were performed by Poisson regression.
Results The prevalence of PPD in the risk group was 5.5% and in the control group 2.2%, with no difference between the groups (PR 1.66 95% CI 0.44-6.18). The OQ-45 averages gradually reduced during the therapy sessions, indicating therapeutic progress. Schooling was an associated factor, both with the manifestation of PPD and with the greater effectiveness of the therapy.
Limitations Rate of 40.5% refusal to preventive treatment and absence of a group with similar characteristics in another therapy model.
Conclusions Brief cognitive behavioral therapy applied by mental health professionals with basic training was effective in preventing the manifestation of PPD.
Introduction
Pregnancy and postpartum are periods characterized by physical, emotional, social and hormonal changes that make women more susceptible to the increase in, or appearance of some symptoms or even fullblown psychiatric disorders, such as depression (Hartmann et al., 2017). Depression during the pregnancy-puerperal cycle presents rates that can vary between 10 and 20% (Becker et al., 2016; Pereira and Lovisi, 2008) for the pregnancy period and between 15 and 25% (Moraes et al., 2006) in the postpartum period. The incidence of postpartum depression (PPD) is 12% (Shorey et al., 2018). As a result of this work there is an increased effort by researchers to help define an effective, low-cost and, especially a preventive treatment for the puerperal period. Therefore minimizing the traumatic consequences that inevitably impact the whole family.
سابقه: افسردگی پس از زایمان (PPD) بر روی تعداد زیادی از زنان، تأثیر می گذارد که اغلب اولین نشانه ی یک اختلال خلقی است که با آوردن پیامدهای جدی برای بیمار و فرزندش، بعدا در زندگی رخ می دهد. امروزه افسردگی دلیل اصلی ناتوانی در سراسر جهان است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی کارایی درمان شناختی- رفتاری پیشگیرانه (CBT) برای PPD است.
روش ها: مطالعه ی درمان پس از زایمان به عنوان بخشی از یک مطالعه ی هم گروهی (کوهورت) مبتنی بر جمعیت. زنان باردار بدون تشخیص افسردگی در این مطالعه شرکت کردند که به دو گروه تقسیم شدند: گروه در معرض خطر افسردگی (CBT)و یک گروه شاهد (بدون درمان). درمان پیشگیرانه شامل شش جلسه ی CBT بود که به طور هفتگی برگذار می شد. پرسش نامه ی سنجش پیامد (QQ-45) در تمام جلسات به کار رفت. مصاحبه ی کوتاه بین المللی اعصاب و روان و پرسشنامه افسردگی بک براساس سه موقعیت به کار رفت. تحلیل های آماری نهایی با رگرسیون پواسون اجرا شد.
نتایج: شیوع PPD در گروه در معرض خطر ابتلا %5.5 و در گروه شاهد % 2.2 بدون هیچگونه تفاوتی بین گروه ها بود (PR 1.66 95% CI 0.44-6.18). میانگین های QQ-45 به تدریج در طی جلسات درمان کاهش یافتند که این نشان دهنده ی پیشرفت درمانی بود. آموزش یک عامل، هم در ارتباط با علائم PPD و هم در ارتباط با کارایی بیشتر درمان بود.
محدودیت ها: نرخ%45 عدم پذیرش برای درمان پیشگیرانه و نبود یک گروه با مشخصات مشابه در مدل درمانی دیگر
نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بکار رفته توسط متخصصان بهداشت روان با آموزش اساسی در پیشگیری از علائم PPD به کار رفت.
مقدمه
دوره های بارداری و پس از زایمان با تغییرات فیزیکی، احساسی، اجتماعی و هورمونی خود را نشان می دهد که زنان را نسبت به بروز یا افزایش برخی علائم یا حتی اختلالات شدید روانی، چون افسردگی حساس می سازد ( Hartmman و همکاران 2017). افسردگی حین دوره ی بارداری – زایمان نشان می دهد که نرخ ابتلا می تواند بین %20-10 برای دوره ی بارداری (Becker و همکاران 2016؛ Peraira وLovisi ، 2008) و بین %25-15 (Moraes و همکاران، 2006 ) برای دوره ی پس از زایمان متغیر باشد. نرخ شیوع افسردگی پس از زایمان (PPD)، %12 است (Shorey و همکاران، 2018). در نتیجه ی این تحقیق تلاش های زیادی توسط محققان در جهت کمک به تعریف یک درمان مؤثر، کم هزینه و خصوصا پیشگیرانه برای دوره ی زایمان و بنابراین، به حداقل رساندن پیامدهای تروماتیک که تأثیری اجتناب ناپذیر بر روی کل خانواده می گذارد، صورت گرفته است.