Green supply chain management practices - Environmental visibility - Environmental management system - Market competitiveness - Big data analytics-artificial intelligence
doi یا شناسه دیجیتال
https://doi.org/10.1016/j.techsoc.2022.102021
۰.۰(بدون امتیاز)
امتیاز دهید
فهرست مطالب
چکیده
1- مقدمه
2- ادبیات تحقیقی، دیدگاه نظری، و فرضیه سازی
3- متدولوژی
4- نتایج و یافته ها
5- بحث و گفتمان
ضمیمه A- گویه ها/ سازه (مفهوم)
ضمیمه B- بار عاملی و بارگذاری های تعاملی
منابع
تصاویر فایل ورد ترجمه مقاله (جهت بزرگنمایی روی عکس کلیک نمایید)
فایل پاورپوینت این مقاله
در کنار ترجمه مقاله، فایل پاورپوینت این مقاله نیز ایجاد شده و در این محصول قرار داده شده است که پس از خریداری به همراه ترجمه قابل دانلود خواهد بود. تعداد اسلایدهای این پاورپوینت 20 می باشد و آماده ارائه در دانشگاه یا سایر سمینارها است.
فایل خلاصه ترجمه
در صورتی که نیاز به خلاصه ای از متن ترجمه این مقاله دارید، می توانید از فایل خلاصه ترجمه استفاده نمایید که به این محصول اضافه شده است. خلاصه ترجمه این مقاله در 6 صفحه در فایل word انجام شده و داخل بسته قرار گرفته است.
نمونه چکیده ترجمه متن فارسی
چکیده
هرچند شیوه ی مدیریت جهانی زنجیره تأمین سبز (GSCM) توجه محققان را به طور اساسی به خود جلب کرده است، اما میزان تأثیر آن برای سیستم مدیریت زیست محیطی (EMS) و رقابت پذیری بازار در طول پاندمی کووید 19 کاملا مشخص نشده است. بنابراین، ادبیات تحقیقی موجود نشان می دهد که ارتباط مهمی بین GCSM، EMS، و رقابت پذیری بازار وجود ندارد زیرا مدیریت تأمین برای حفظ رقابت پذیری بازار حائز اهمیت است. در راستای پرکردن این شکاف پژوهشی، مطالعه ی حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که آیا EMS رابطه ی بین شیوه های GSCM و رقابت پذیری بازار را تحت تأثیر قرار می دهد یا خیر. ما نیز نقش تعدیل کننده و میانجی واکاوش کلان داده ها و هوش مصنوعی (BDA-AI) و رویت پذیری محیطی در خصوص این روابط را از نقطه نظر پاندمی کووید 19 مطرح می کنیم. ما یک مدل پیشنهادی را با استفاده از داده های اولیه ی (N=283) حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رگرسیون امتحان کردیم. نتایج از تأثیر GSCM روی ESM و رقابت پذیری بازار پشتیبانی تجربی می کنند. علاوه براین، نتایج نشان می دهند که BDA-AI و رویت پذیری زیست محیطی رابطه ی مثبت بین GSCM-EMS و EMSو رقابت پذیری بازار را به ترتیب تقویت و تشدید می کنند. تحقیق پیش رو بینش های متفکرانه ای برای متخصصان زنجیره تأمین، سیاستگذاران، مدیران، و دانشگاهیان ارائه می کند که سازمان ها باید EMS، BDA-A و رویت پذیری زیست محیطی را در اولویت خود قرار دهند تا به رقابت پذیری بازار حتی در زمان های بحران مثل پاندمی کووید 19 دست پیدا کنند.
2- ادبیات تحقیقی، دیدگاه نظری، و فرضیه سازی
1-2 مدیریت زنجیره تأمین سبز (GSCM)
مدیریت زنجیره تأمین سبز در زنجیره تأمین و محیط زیست طبیعی در ادبیات تحقیقی موجود توجه زیادی را به خود جلب کرده است [1، 2، 6]. مدیریت زنجیره تأمین سبز به تلاش های کاملا منسجم و هماهنگ میان فرآیندهای تجاری مثل خرید، تولید، بازاریابی، و لجستیک نیاز دارد (برای مثال مرجع [24] را مطالعه کنید). مدیریت زنجیره تأمین سبز نیازمند یک استراتژی تجاری همتراز با فرآیند زنجیره تأمین بود تا مشتریان نهایی و همچنین سایر ذینفعان را راضی و مجاب کند [11]. به طور کلی، انگیزه ی شرکت ها برای اتخاذ شیوه ها و رویکردهای تجارت سبز (GBP) به احتمال زیاد کاهش آلودگی، کاهش پسماند و استفاده از انرژی، استفاده از مواد تجدیدپذیر، و ادغام و اجرای اقدامات محافظت از منابع برای تضمین این است که محصولات/ خدمات به یک شیوه ی پایدار از لحاظ زیست محیطی ارائه می شوند [46]. برای مثال، ادبیات تحقیقی سه رویکرد کلیدی از GSCM را ارائه می کند: 1) شرکت های منفعل تسلیم حداقل منابع برای مدیریت زیست محیطی می شوند، از محصولات دارای لیبل (برچسب) که قابل بازیافت هستند و از نوآوری های انتهای چرخه برای کم کردن محصولات زیست محیطی خود استفاده می کنند، 2) شرکت های کنشگرایانه با محقق کردن به کارگیری منابع نسبتا کم برای شروع بازیافت محصولات و طراحی محصولات سبز از قوانین جدید زیست محیطی پیشی می گیرند، و نهایتا 3) در جستجوی ارزش که در این حالت شرکت ها فعالیت های زیست محیطی را یکپارچه می کنند مثل خرید سبز و اجرای ISO به صورت ابتکارات و نوآوری های استراتژیک برای استراتژی کسب و کار خود [47].
با وجود این، ادبیات تحقیقی موجود در مورد پیامدهای مختلف اتخاذ شیوه های GSCM صحبت کرده است، با این حال، استدلال های ارائه شده مربوط به GSCM و رقابت پذیری بازار ناکافی و بحث برانگیز هستند. برای مثال، تحقیقات صورت گرفته روی GSCM یافته های نامتناقض در رابطه با اثربخشی GSCM در سازمان را ارائه کردند. محققان در مورد اینکه آیا شیوه های GSCM سودآور هستند یا خیر به اجماع نرسیدند. مطالعات موجود استدلال های نظری در تأیید هر دو استدلال و مخالفت با آن مطرح می کنند. برای مثال، از یک سو، محققان دلیل می آورند که شاید این بار مسئولیتی است بر گردن سازمان تا به مزیت رقابتی دست پیدا کند [48]. [49] نگرانی های جدی درخصوص از دست رفتن مزیت رقابتی نشان دادند زیرا شیوه های GSCM هزینه های کلی کسب و کار را افزایش می دهند. مطالعه ی دیگری نشان داد که شیوه های GSCM به احتمال قوی راندمان و کارایی عملیات را بالا می برند تا سودآوری آن را [50]. [51] نتوانست یک ارتباط قوی بین GSCM و سوآوری شرکت ها ایجاد کند.