ترجمه مقاله سیاست جغرافیایی (ژئوپلتیک): مروری بر مفاهیم و نمونه های تجربه شده در روابط بین الملل

ترجمه مقاله سیاست جغرافیایی (ژئوپلتیک): مروری بر مفاهیم و نمونه های تجربه شده در روابط بین الملل
قیمت خرید این محصول
۴۱,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله انگلیسی
عنوان فارسی
سیاست جغرافیایی (ژئوپلتیک): مروری بر مفاهیم و نمونه های تجربه شده در روابط بین الملل
عنوان انگلیسی
Geopolitics: An Overview Of Concepts And Empirical Examples From International Relations
صفحات مقاله فارسی
30
صفحات مقاله انگلیسی
25
سال انتشار
2016
رفرنس
دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
فرمت مقاله انگلیسی
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
فرمت ترجمه مقاله
pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
فونت ترجمه مقاله
بی نازنین
سایز ترجمه مقاله
14
نوع مقاله
ISI
نوع ارائه مقاله
ژورنال
کد محصول
11438
وضعیت ترجمه عناوین تصاویر و جداول
ترجمه شده است ✓
وضعیت ترجمه متون داخل تصاویر و جداول
ترجمه شده است ✓
وضعیت ترجمه منابع داخل متن
ترجمه شده و به صورت یادداشت انتهای مقاله درج شده است ✓
ضمیمه
ندارد ☓
بیس
نیست ☓
مدل مفهومی
ندارد ☓
پرسشنامه
ندارد ☓
متغیر
ندارد ☓
رفرنس در ترجمه
در انتهای مقاله درج شده است
رشته و گرایش های مرتبط با این مقاله
جغرافیا، جغرافیای سیاسی
دانشگاه
موسسه جغرافیای اقتصادی و فرهنگی، دانشگاه هانوفر
فهرست مطالب
خلاصه

مقدمه

سیاست جغرافیایی در گذشته

• حلقه مرواریدهای چین

• دیپلماسی سکوت آفریقای جنوبی در قبال زیمبابوه

سیاست جغرافیایی در عصر حاضر

• راهبرد ایران در زمینه جنگ دریایی نامتقارن

• اتحاد ضعیف کلمبیا و آمریکای جنوبی

سه ستون سیاست جغرافیایی

تصاویر فایل ورد ترجمه مقاله (جهت بزرگنمایی روی عکس کلیک نمایید)
11438-IranArze    11438-IranArze1    11438-IranArze2
نمونه چکیده متن اصلی انگلیسی
SUMMARY

Geopolitical research is frequently portrayed as a dead end. To some scholars it appears that in the 21st century geography is largely scenery, all but irrelevant to the most important issues of grand strategy.

This working paper aims to revitalise geopolitics, reflecting both on the critique of the subject and the strengths that have characterised it for more than a century. It is argued that geographical conditions constitute a set of opportunities and constraints, a structure that is independent of agency. General patterns and long-term processes can be aptly explained by this structure but geopolitics is not a theory of state behaviour or foreign policy.

Understanding specific phenomena that occur in international relations therefore requires taking into consideration non-geographical factors. Such a combination of geographical and non-geographical factors provides sound explanations, as several examples demonstrate: China’s projection of power into the Indian Ocean, South Africa’s approach to the political crisis in Zimbabwe in 2008, Iran’s maritime strategy and the poor integration of Colombia and South America.

INTRODUCTION1

Nicholas Spykman once wrote that ‘ministers come and go, even dictators die, but mountain ranges stand unperturbed’.2 Due to their persistence, Spykman regarded geographical conditions – the physical reality that states face – as being decisive for international relations. This type of geopolitical thinking has been strongly criticised, more recently by constructivists such as John Agnew, Simon Dalby and Gearóid Ó Tuathail,3 and for decades by realists. In an article recently published in the journal Orbis, Christopher Fettweis argues that geopolitics suffers from major descriptive, prescriptive and predictive deficiencies. According to Fettweis, geopolitics is therefore unable to produce meaningful scholarly work.4 It has become obsolete, as he claims in an article published earlier in Comparative Strategy.5

نمونه چکیده ترجمه متن فارسی
خلاصه

اغلب اوقات تحقیق در "سیاست جغرافیایی" به شکل یک بن بست تصویر می شود. برای برخی از منتقدین بنظر می رسد که سیاست جغرافیایی در قرن بیست و یکم تا حدود زیادی صحنه سازی است و به اکثر موضوعات مهم مطرح در راهبردهای اساسی نامربوط است.

هدف از این مقاله فنی احیای سیاست جغرافیایی از طریق بازنمایی نقدِ موضوع و تقویت کردن آن توجه به این موضوع به همان صورتی است که برای بیش از یک قرن شناخته شده است. استدلال شده است که شرایط سیاست جغرافیایی متشکل از گروهی از فرصت ها و محدودیت ها سازه ای را شکل می دهد است که مستقل از هر عاملی است. الگوهای عمومی و یا فرآیندهای طولانی مدت می توانند به زیرکی توضیح داده شوند اما سیاست جغرافیایی نظریه ای در خصوص رفتار دولت یا سیاست خارجه نیست.

بنابراین درک کردن پدیده ویژه ای که در روابط بین الملل اتفاق می افتد نیازمند توجه به عوامل غیرجغرافیایی است. ترکیبی از عوامل جغرافیایی و غیرجغرافیایی توضیحات معقولی را فراهم می آورند چنانکه برخی از نمونه ها نیز نشان می‌دهند: مانور قدرتِ چین در اقیانوس هند، رویکرد آفریقای جنوبی در قبال بحران سیاسی در زیمبابوه در سال 2008، راهبرد دریایی ایران و اتحاد ضعیف کلمبیا و آمریکای جنوبی.

مقدمه (1)

نیکولاس اسپایکمن زمانی نوشت که "وزرا می آیند و می روند حتی دیکتاتورها می میرند اما رشته کوه ها بدون تغییر باقی می مانند". (2) اسپایکمن به دلیل ثبات شرایط جغرافیایی- واقعیت فیزیکی است که چهره را شکل می دهد- این شرایط را در روابط بین الملل سرنوشت ساز می داند. در این اواخر این نحوه تفکر در سیاست جغرافیایی توسط ساختارگرایانی نظیر جان آگنو، سایمون دالبی و جرائوید او تاتهیل (3) و برای دهه ها توسط واقع گرایان به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. اخیراً در مقاله ای که در مجله اوربیس منتشر شده، کریستوفر فتویس استدلال می-کند که سیاست جغرافیایی از نقایص توصیفی، پیشنهادی و پیش بینی کننده ای رنج می برد. بر اساس نظر فتویس بر اساس دلایل ذکرشده، سیاست جغرافیایی نمی تواند کار فکری معناداری را سامان دهد (4). چنانکه او در مقاله-ای پیشتر در مجله "راهبرد تطبیقی" اشاره می کند، سیاست جغرافیایی منسوخ شده است (5).


بدون دیدگاه