ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Enterprise Resource Planning (ERP) systems influence organisational performance and business strategies significantly. However, identifying, managing, and realising expected benefits of ERP is challenging. The existing ERP research has largely focused on the implementation phase leaving post-implementation development understudied. Yet, post-implementation development ensures continuing benefits. This paper documents a single-case study on benefits realisation in postimplementation ERP development. The results imply that benefits realisation practices can improve job satisfaction while lack of it can lead to unused solutions. Outdated and evolved business processes, complicated further by workarounds, hinder on-going ERP development. Consequently, benefits realisation is hindered as well. Moreover, when subsidiaries are unable to identify new benefits on their own and while the benefits may even vary from one subsidiary to another, the complexity of benefits realisation increases. Altogether, the article highlights four empirical findings on issues influencing post-implementation benefits realisation and four issues on post implementation ERP development in general.
1. Introduction
Enterprise Resource Planning (ERP) systems are standard software packages integrating processes from various business functions by utilising shared and integrated databases and workflow standardisations [1, 2]. These systems are complex due to their size and influence on business processes, but also due to their risk factors and benefit opportunities [2, 3]. As ERP systems require expensive investments, also the question of ERP benefits becomes nontrivial [4, 5]. Johansson et al. [4] highlight that various underlying factors can generate benefits, but no coherent ways to manage them exist. Perhaps due to the complexity, many organisations merely assume that the anticipated benefits from ERP will actualise without formal practices [6, 7]. If benefits realisation has so significant importance and moreover, if organisations understand the importance, formal practices should be used widely. However, literature indicates otherwise [8]. The purpose of this study is to examine this contradiction.
6. Conclusion
This paper presented a single case study on benefits realisation in post-implementation development of ERP systems. Systematic benefits realisation approach and solid planning improves project success by preventing expansion of scope, schedule and costs and ultimately improving job satisfaction whereas poor practices result confusing projects. However, in a few projects, ERP development was considered either as a technical project or the benefits were seen self-evident making systematic approaches to realise benefits unnecessary. Although variance existed depending on the project size, the insufficient follow up can, at worst, result unadopted solutions wasting the development resources. One explanation was that personal interests of business managers or IT personnel often directed and prioritised the development projects. Consequently, personal interests, rather than organisational targets, directed development projects posing a considerable risk for failure of benefits realisation.
سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) به طور قابل توجهی بر عملکرد سازمانی و استراتژی های کسب وکار تاثیر می گذارند. با این حال شناسایی، مدیریت، و تحقق منافعی مورد انتظار سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) چالش برانگیز است. تحقیق های موجود در زمینه سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP)، تا حد زیادی بر مرحله پیاده سازی متمرکز شده اند و توسعه پس از اجرا کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. با این حال توسعه پس از اجرا ادامه منافع را تضمین می کند. این مقاله یک مطالعه تک موردی در مورد تحقق منافع پس از اجرای توسعه ERP را ثبت می کند. نتایج نشان می دهد که شیوه های تحقق منافع می توانند رضایت شغلی را بهبود بخشند در حالی که فقدان آن می تواند منجر به راه حل های بلا استفاده شود. فرآیندهای کسب وکار قدیمی و توسعه یافته، که با راه حل عای جایگزین پیچیده تر میشوند، مانع توسعه مداوم ERP می شوند. در نتیجه تحقق منافع نیز با مشکل مواجه می شود. علاوه بر این، زمانی که شرکت های تابعه به خودی خود قادر به شناسایی منافع جدید نیستند و در حالی که ممکن است حتی منافع یک شرکت تابعه با شرکت دیگر متفاوت باشند، پیچیدگی تحقق منافعافزایش می یابد. روی هم رفته این مقاله چهار یافته تجربی در مورد مسائل تاثیرگذار بر تحقق منافع پس از اجرا و به طور کلی چهار موضوع در مورد توسعه ERP پس از اجرا را برجسته می کند.
1. مقدمه
سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) بسته های نرم افزاری استانداردی هستند که با استفاده از پایگاه های داده مشترک و یکپارچه و استانداردسازی گردش کار، فرآیندهای عملکرد مختلف کسب وکار را یکپارچه سازی می کنند [ ۱، ۲ ]. این سیستم ها به دلیل اندازه شان پیچیده هستند و بر فرآیندهای کسب وکار تاثیر می گذارند، اما به دلیل عوامل ریسک و فرصت های سود دهی خود نیز همچنان پیچیده هستند [ ۲، ۳ ]. از آنجا که سیستم های ERP به سرمایه گذاری های گران قیمت نیاز دارند، مسئله منافعERP نیز بی اهمیت می شود [4 ، 5]. جوهانسون و همکاران [ ۴ ] تاکید می کنند که عوامل اساسی مختلفی می توانند منافع را ایجاد کنند، اما هیچ روش منسجمی برای مدیریت آن ها وجود ندارد. شاید به دلیل پیچیدگی ERP بسیاری از سازمان ها صرفا فرض می کنند که منافع پیش بینی شده از ERP بدون شیوههای رسمی عملی خواهند شد [ ۶، ۷ ]. اگر تحقق منافع اهمیت زیادی داشته باشد و علاوه بر آن، اگر سازمان ها این اهمیت را درک کنند، شیوه های رسمی باید به طور گسترده مورد استفاده قرار گیرند. با این حال ادبیات نشان می دهد که اینگونه نیست [ ۸ ]. هدف از این مطالعه بررسی این تناقض است.
6. نتیجه گیری
این مقاله یک مطالعه موردی در مورد تحقق منافع در توسعه پیاده سازی نهایی سیستم های ERP ارائه می دهد. رویکرد تحقق منافع سیستماتیک و برنامه ریزی منسجم، با جلوگیری از گسترش دامنه، برنامه و هزینه ها و در نهایت افزایش رضایت شغلی، موفقیت پروژه را بهبود می دهد در حالی که روش های ضعیف منجر به پروژه های گیج کننده می شوند. با این حال در چند پروژه، توسعه ERP یا به عنوان یک پروژه فنی در نظر گرفته شد و یا منافع بدیهی تلقی شد که ایجاد رویکردهای سیستماتیک برای تحقق منافع غیر ضروری دیده شد. اگرچه بسته به اندازه پروژه اختلافاتی وجود دارد، در بدترین حالت پیگیری ناکافی می تواند منجر به راه حل های پذیرفته نشده شود که منابع توسعه را هدر می دهد. به همین دلیل اغلب بر اساس منافع شخصی مدیران کسب وکار یا پرسنل IT، پروژه های توسعه هدایت و اولویت بندی می شدند. در نتیجه منافع شخصی، به جای اهداف سازمانی پروژه های توسعه را هدایت می کنند که این امر ریسک قابل توجهی برای شکست در تحقق منافع ایجاد می کند.