ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
هدف این مطالعه، تحلیل و ارائه شواهد تجربی مبتنی بر تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی با استفاده از ارزش برند به عنوان متغیری مداخله گر است. فرضیه (1) عبارتست از سرمایه فکری که تاثیر معناداری بر عملکرد مالی دارد و فرضیه (2): سرمایه فکری تاثیر معناداری بر ارزش برند دارد. فرضیه (3): ارزش برند تاثیر معناداری بر عملکرد مالی دارد، و فرضیه (4): سرمایه فکری با وجود ارزش برند به عنوان متغیری مداخله گر، تاثیر معناداری بر عملکرد مالی دارد،. جامعه این تحقیق، شرکتی است که در مجله swa جز 100 برند با ارزش، قرار دارد. این مطالعه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده کرد و طی دوره مشاهدات از سال 2014 تا 2016 از نمونه ای با 76 شرکت بدست آمد. در این مطالعه از داده های ثانویه شرکت هایی که در بورس اوراق بهادار اندونزی قرار دارند، استفاده شده است. تکنیک تحلیل داده مورد استفاده در این تحقیق، روش تحلیل مسیر بود. برای تحلیل داده ها از برنامه PLS Smart3.0 استفاده شد. نتایج نشان داد که سرمایه فکری تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی دارد. سرمایه فکری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش برند ندارد. تاثیر ارزش برند بر عملکرد مالی نیز مثبت است ولی معنادار نیست. سرمایه فکری به واسطه ارزش برند، بر عملکرد مالی تاثیر مثبت می گذارد، اما تاثیر آن معنادار نیست. در این مطالعه، ارزش برند به عنوان متغیر مداخله گر، یک متغیر تعدیل گر نسبی بود.
مروری بر تحقیقات پیشین
مرور نظری
دیدگاه مبتنی بر منابع
طبق دیدگاه مبتنی بر منابع(RBT)، شرکتها با داشتن، اکتساب و استفاده موثر از دارایی استراتژیک مزیت رقابتی بدست می آورند و از عملکرد برتر بهره مند می شوند. دارایی های استراتژیک مورد بحث، شامل دارایی های ملموس به شکل دارایی های فیزیکی و دارایی های ناملموسی که متعلق به شرکت است و شرکت به منظور حفظ استراتژی سودآور و رقابتی آنها را توسعه و مورد استفاده قرار می دهد، می باشد( ورنر فلت( 1984 ) در کومننیک و پوکراکیک، 2012). کسب دارایی های فیزیکی مانند زمین، ماشین الات و ساختمان در بازار آزاد، بسیار آسان می باشد و تقلید از آن نیز بسیار آسان است، اگر شرکت تنها بر دارایی های فیزیکی تکیه کند، مشکلاتی برای شرکت ایجاد می شود. بنابراین، شرکت باید، از دارایی های ناملموس خود نیز استفاده کند تا بتواند در رقابت بسیار شدید صنعتی، رقابت کند. بارنی(1991) بیان می کند که دارایی های ناملموس را می توان به عنوان دارایی استراتژیک در نظر گرفت که می تواند مزیت رقابتی پایداری برای شرکت ایجاد کند، چرا که دارایی ناملموس باارزش است، تقلید از آن دشوار است، کمیاب است و به سختی با دیگر چیزها جایگزین می شود.
a. ارزشمند است: گران بها(با ارزش) است، یعنی اقتصادی است، دارایی های ناملموس ارزشی دارند که برای شرکت سودآور است.
b. کپی کردن از آن دشوار است. با برخورداری از دارایی ناملموسی که کپی کردن از روی آن دشوار است(تقلید از آن دشوار است)، شرکتها می توانند سودآوری خود را افزایش دهند، چرا که شرکت های دیگر نمی توانند این کار را انجام دهند.
c. کمیاب: دارایی های ناملموس کمیاب (نایاب)، یعنی تنها تعداد محدودی از افراد آن را دارند. علاوه بر این، اگر شرکتی از یک دارایی ناملموس که دارای ارزش یا سود کمیاب است برخوردار باشد، می تواند از امتیاز انحصاری بهره مند شود.
d. جایگزینی آن دشوار است. (غیر قابل جایگزین). بنابراین، حتی اگر رقبای شرکت نیز از دارایی های ناملموس مشابهی برخوردار باشند، این دارایی ها یکسان نیستند.
سرمایه فکری
سرمایه فکری برای ایجاد مزیت رقابتی و ارزش افزوده در شرکت، عامل حیاتی است. مفهوم سرمایه فکری، پنج دسته از منابع را شناسایی می کند که می تواند به عنوان چارچوبی برای تسهیل شناسایی منابع استراتژیک همه شرکت ها مورد استفاده قرار گیرد(روس و روس، 1997 در کومننیک و پوکرا کیک، 2012). به عقیده ی کومننیک و پوکرا کیک (2012)، سرمایه فکری در شرکت تنها شامل دانش نیست، بلکه می تواند سرمایه انسانی، سازمانی و رابطه ای را نیز در بر گیرد. سرمایه انسانی شامل، شایستگی و توانایی کارکنان برای سازماندهی، به کار بردن دانش و مهارت خود، برای انجام فعالیت های خاص می باشد.