ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
بیش از یک دهه پیش، محققان یک هم افزایی مفهومی بالقوه را بین تحقیقات رهبری و کارآفرینی ایجاد کردند. ما در این مطالعه بر موفقیت های تحقیقاتی ای تأکید کرده ایم که در سطح مشترک بین این دو حوزه فکری رخ میدهد و همچنین احتمالات بررسی نشده برای تحقیقات دنباله دار را شناسایی می کنیم. ما بر این مسئله تأکید می کنیم که تلاش های انجام شده در این راستا چطور شاهد مبادله متقابل ایده هایی بوده اند که فرصت های سودمند برای هر دو رشته را معرفی کرده اند. ما با تکیه بر چهار دامنه کلیدی از کارآفرینی که قبلاً برای آگاه سازی متقابل تلاشهای تحقیقاتی آینده در زمینه رهبری پیشنهاد شده است، پیشنهاداتی را برای یکپارچه سازی موارد روبرو ارائه می دهیم: فرصت های کارآفرینی، نقش تیم های فردی و کارآفرینی، شیوه های سازماندهی ابتکارات کارآفرینی، و محیط های کارآفرینی متفاوت با روندهای کلیدی مهم برای تحقیقات رهبری (مانند رهبری خدمتگزارانه، و نظریه تبادل اعضای رهبر). بطور کلی ما در این مقاله به ارزیابی وضعیت هنر حول «تحقیقات ائتلاف رهبری و کارآفرینی» می پردازیم و برنامه کاری را برای دهه بعدی تحقیقات در این تقاطع (فصل مشترک) تعیین می کنیم.
کارآفرینی موفقیت آمیز مستلزم رهبری مؤثر افراد، منابع و فرآیندهایی است که برای خلق ارزش های جدید استفاده می شوند. مثال های آن از نوآوری در یک سازمان موجود، تا خلق یک سرمایه گذاری (ابتکار مخاطره آمیز) کاملاً جدید متغیر می باشد (سیمسِک، جانسِن، مینی چیلی و اسکریبا-استیو 2015). بنابراین تحقیقات کارآفرینی با آشکارسازی این مسئله انجام میشود که کارآفرینی چطور و چرا رخ میدهد؛ این آشکارسازی با بررسی این سوالات انجام می شود که «چطور، توسط چه کسانی، و در کدام محیط، فرصت های معینی شناسایی و ارزیابی می شوند و برای خلق ارزش های جدید از آنها استفاده می شود؟» (شین 2012). با توجه به پیچیدگی های کلی و پویش شناسی اجتماعی موجود در فرآیند کارآفرینی، محققان اغلب از دیدگاه های نظری متعددی از زمینه های دیگر برای توضیح پدیده کارآفرینی استفاده میکنند (زهرا 2005).
رهبری – خصوصاً – یک حوزه تحقیقاتی توسعه یافته است که میتواند دانش ما در مورد کارآفرین ها و فرآیند کارآفرینی را افزایش دهد. شباهت های بین کارآفرین ها و رهبران تجاری برتر از این ارتباط پشتیبانی می کنند و یک تحقیق اخیر اثبات کرده است که هر دوی آنها از 41 بُعد رهبری، 28 بُعد (همچون قابلیت ارتجاع و تفکر نوین) دارند (باتلر 2017). همینطور تعجبی ندارد که محققان از مدتها قبل پیشنهاد کرده اند که یکپارچه سازی این دو رشته تحقیقاتی می تواند برای هر دوی آنها سودمند باشد چون شباهت هایی از لحاظ سوالات تحقیقاتی و مدلهای استعمال شده بین این دو رشته وجود دارد (بارون 2002؛ گارتنر، بِرد و استار 1992). در حقیقت تحقیقات کارآفرینی اولیه در طی مراحل اولیه توسعه آن – بعنوان یک رشته علمی – اغلب از نظریه ها و ساختارهای رهبری الهام می گیرند (وِکچیو 2003).
چشم انداز
چشم انداز (دوراندیشی) ابزاری را فراهم می سازد که یک رهبر توسط آن، اهداف مهم را – اغلب به یک شیوه الهام بخش – به پیروان (زیردستان) خود ابلاغ یا ترویج میکند (نانوس 1992). توانایی توصیف مختصر یک چشم انداز مانند ابزار قدرتمندی برای رهبران عمل می کند تا بتوانند پیروان خود را تحریک کنند، پشتیبانی هایی را برای اهداف کلیدی فراهم سازند، و در شرایط ابهام یا عدم قطعیت، اطمینان را ترغیب کنند (برسون، هالوی، شمیر و ایرز 2015؛ گریفین، پارکر و مِیسون 2010). بعنوان مثال رئیس کل های کارآفرین که می توانند چشم انداز خود را با موفقیت – غالباً از طریق الهامات و مجسم سازی رشد – به سهامداران ابلاغ کنند، قادر خواهند بود که اهداف معینی را تعیین کنند که افزایش در فروش سالانه و رشد کارمندان را بصورت مستقیم ترغیب و تحریک میکند (بوم و لاک 2004). مثالی از این قبیل، چشم انداز ایلون و ماسک برای شرکت خودروسازی تسلا است: خلق موفق ترین شرکت ماشین سازی قرن 21 با ایجاد روند جهانی بسوی ماشین های الکتریکی (رولند 2017). چشم انداز او بر تمرکز بر انرژی تجدیدشدنی از طریق طراحی و ساخت ماشین های الکتریکی ابتکاری تأکید دارد و اینکه به کارمندان بالقوه، فراهم کنندگان منابع، و مشتریان القا کند که تسلا نشانه ای از ماشین های الکتریکی است.