ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
This article analyzes the religio-ethical discussions of Muslim religious scholars, which took place in Europe specifically in the UK and the Netherlands, on organ donation. After introductory notes on fatwas (Islamic religious guidelines) relevant to biomedical ethics and the socio-political context in which discussions on organ donation took place, the article studies three specific fatwas issued in Europe whose analysis has escaped the attention of modern academic researchers. In 2000 the European Council for Fatwa and Research (ECFR) issued a fatwa on organ donation. Besides this “European” fatwa, two other fatwas were issued respectively in the UK by the Muslim Law (Shariah) Council in 1995 and in the Netherlands by the Moroccan religious scholar Mus˙ t ˙ afa¯ Ben H˙ amza during a conference on “Islam and Organ Donation” held in March 2006. The three fatwas show that a great number of Muslim religious scholars permit organ donation and this holds true for donating organs to non-Muslims as well. Further, they demonstrate that transnationalism is one of the main characteristics of contemporary Islamic bioethics. In a bid to develop their own standpoints towards organ donation, Muslims living in the West rely heavily on fatwas imported from the Muslim world.
Introductory Notes
Three main fatwas issued in Europe between 1995 and 2006 on organ donation will be analyzed in this article. Attention will be paid to the Islamic religio-ethical arguments adopted in each fatwa. Another focal point in this analysis is the transnational dimension in these fatwas: to what extent do these fatwas cross the national borders of Europe to quote or base their arguments on fatwas imported from the Muslim world? Bearing in mind the fact that a fatwa is in principle an answer to a question raised by an individual or community and thus reflects specific social concerns, attention will also be paid to the dissemination of these fatwas and their reception by the Muslim community to whom the fatwa is directed. Before delving into the analysis of these three fatwas, first two introductory remarks are due:
Conclusions
This article analyzed three main fatwas issued respectively in 1995 by the Muslim Law (Shariah) Council UK, in 2000 by the European Council for Fatwa and Research (ECFR) and finally in 2006 by the Moroccan religious scholar Mus˙ t ˙ afa¯ Ben H˙ amza during a conference held in the Netherlands. On the basis of these three fatwas, three main conclusions can be reached.
First of all, the three fatwas agree that both life and cadaveric organ donations are in principle permitted in Islam. None of the fatwas stated that this standpoint would change if the recipient or the donor was a non-Muslim. The fatwa of Ben H˙ amza clearly argued for the permissibility of donating organs to non-Muslims and stated that receiving organs donated by non-Muslims on one hand and refusing to donate organs to them on the other hand is neither ethical nor Islamic.
این مقاله به تحلیل بحث های دینی- اخلاقی محققان دینی مسلمان در اروپا و به ویژه در بریتانیا و هلند در مورد موضوع اهدای عضو می پردازد. پس از بیان مباحث مقدماتی در مورد فتوا (دستورات مذهبی اسلامی) مرتبط با اخلاق زیستی و زمینه اجتماعی- سیاسی که در موضوع اهدای عضو نیز مطرح گریده است، این مقاله به مطالعه سه فتوای صادر شده در اروپا که مطالعات آکادمیک جدید در مورد آنها صورت نگرفته است، می پردازد. در سال 2000، شورای فتوا و تحقیق اروپا (ECFR) فتوایی را درمورد اهدای عضو صادر کرد. علاوه بر فتوای این شورا، دو فتوای دیگر نیز به ترتیب در بریتانیا توسط شورای قوانین اسلامی (شریعت) در سال 1995 و در هلند توسط محقق مسلمان مراکشی، مصطفی بن حمزه در کنفرانس اسلام و اهدای عضو در مارس 2006 صادر شد. این سه فتوا نشان می دهند که طیف وسیعی از محققین و مراجع مسلمان اجازه اهدای عضو را صادر کرده اند و این موضوع برای اهدای اعضا به غیر مسلمانان نیز صادق می باشد. علاوه براین، آنها نشان داده اند که فراملیت بودن یکی از شاخصه های اصلی اخلاق زیستی اسلامی در دوره معاصر به شمار می آید. مسلمانان ساکن غرب در طی ارائه یک پیشنهاد جهت بیان نظرات خود در مورد اهدای عضو، توجه ویژه ای به فتوا های صادر شده از سوی جهان اسلام دارند.
مباحث مقدماتی
در این مقاله سه فتوای مطرح شده در مورد اهدای عضو در بین سال های 1995 و 2006 در اروپا مورد تحلیل قرار خواهند گرفت. همچنین توجه خاصی به بحث های اخلاقی- مذهبی اسلامی پذیرفته شده در هر فتوا صورت خواهد گرفت. بخش مهم دیگر در این تحلیل، بعد فراملیتی این فتوا ها می باشد: تا چه حدی این فتوا ها قادر به عبور از مرز های ملی اروپا بوده و یا بحث های خود را در مورد فتوا های ارائه شده از دنیای اسلام صادر خواهد کرد؟ با در نظر گرفتن این که یک فتوا در اصل پاسخی به سوال ارائه شده توسط یک فرد یا جامعه بوده و بنابراین منعکس کننده نگرانی های اجتماعی خاصی می باشد، بایستی توجه زیادی به انتشار این فتوا ها و همچنین درک آنها توسط جامعه اسلام و افراد و جامعه مورد نظر صدور این فتوا صورت گیرد. پیش از بررسی این سه فتوا، بایستی به برخی از مباحث مقدماتی اشاره کرد:
نتیجه گیری
این مقاله به تحلیل سه فتوای صادر شده در سال 1995 توسط شورای قوانین (شریعت) اسلامی بریتانیا، در سال 2000 توسط شورای تحقیق و فتوای اروپا (ECFR) و در نهایت در سال 2006 توسط دانشمند مذهبی مراکشی، مصطفی بن حمزه در کنفرانس برگزار شده در هلند پرداخته است. بر اساس این سه فتوا، می توان به سه نتیجه اصلی دست یافت.
اولا، هر سه فتوا نشان می دهند که اهدای عضو افراد زنده و مرده در اسلام جایز می باشد. البته بایستی توجه کرد که بر اساس فتوا، این شرایط در صورتی که گیرنده یا اهدا کننده غیر مسلمان باشد، تغییر می کند. فتوای بن حمزه در مورد جایز بودن اهدای عضو به غیر مسلمانان و مجاز دریافت عضو از سوی غیر مسلمانان و مجاز نبودن اهدای عضو به آنها مورد بررسی قرار گرفته است که این موضوع مطابق با اخلاق و اصول اسلامی نمی باشد.