ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Increasing sustainability traction in business and the environmental consciousness of customers have forced multinationals to adopt eco-friendly processes. Despite using the different recycling approaches the textile industry is still fighting with problems like higher water pollution, emissions, and increased carbon footprint. Hence, the need for innovating green products or using sustainable material is growing and researchers still have discordance on the predictor and outcome of innovation in the industry. Considering this, the present study is tried to understand the impact of the environmental consciousness of consumers on the green performance of the textile industry. A conceptual model has been proposed which includes adaptability of green culture, innovation, green performance, and employee commitment. The study uses the data of 198 employees from textile manufacturing organizations through a structured questionnaire. With the help of the structural equation modeling (SEM) technique, it was found that the most relevant factor of innovation is the adaptability of green culture and green performance was found as the major outcome and significant mediating role of employee commitment between innovation and green performance. The findings of the study would help the textile industry managers to create a green culture by creating its link with green innovation and green performance through developing environmental consciousness among the employees which further support the textile industry in pollution reduction.
1. Introduction
Emerging markets (EM) potential economic growth has lifted millions of people out of poverty, conversely, it has led to budding environmental damage and resource degradation (OECD, 2017). EM dependency on natural resources and their vulnerability to climate change threats poses risks for their future economic growth.
Groundwater depletion, degrading air quality, unavailability of sanitary landfills to dispose of the generated waste are some of the major environmental challenges of EM (EMS, 2017). Certain industries contribute to significant carbon footprint such as the Textile industry specifically, fast fashion, cheap and dirty textiles. EM such as India and China are the largest cotton producers and exporters in the world and half of the global textile industry is in the Asia-Pacific region. The textile industry is water-intensive as it requires water in all stages of manufacturing. The wastewater from textile manufacturing processes comprises of chemicals, salts, dyes, and solvents that are harmful to the environment (Bento et al., 2019; Samanta et al., 2019; Saxena et al., 2017).
افزایش جذابیت پایداری در کسب و کار و آگاهی زیست محیطی مشتریان، شرکت های چند ملیتی را وادار به اتخاذ فرآیندهای دوستدار محیط زیست کرده است. علیرغم استفاده از روش های مختلف بازیافت، صنعت منسوجات باز هم با مشکلاتی نظیر آلودگی زیاد آب، انتشار آلاینده های گازی، اثر فزاینده کربنی دست و پنجه نرم می کند. از اینرو، نیاز به ابداع محصولات سبز یا استفاده از مواد پایدار در حال افزایش است و محققان در زمینه پیش بینی کننده ها یا پیامد نوآوری در صنعت توافق ندارند. با توجه به این موارد، این پژوهش بر آن است تا تاثیر آگاهی زیست محیطی مصرف کنندگان بر عملکرد سبز صنعت منسوجات را درک کند. یک مدل مفهومی پیشنهاد شده است که شامل انطباق پذیری فرهنگ سبز، نوآوری، عملکرد سبز و تعهد کارکنان است. این مطالعه از داده های 198 کارمند از سازمان های تولیدی منسوجات، از طریق یک پرسشنامه ساختار یافته استفاده می کند. به کمک تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری(SEM)، مشاهده شد که مهم ترین عامل نوآوری، انطباق پذیری فرهنگ سبز است و عملکرد سبز به عنوان نقش میانجی معنادار و برونداد مهم تعهد کارکنان بین نوآوری و عملکرد سبز در نظر گرفته شد. یافته های این مطالعه به مدیران صنعت منسوجات کمک می کند تا یک فرهنگ سبز خلق کنند آنهم با ایجاد ارتباط آن با نوآوری سبز و عملکرد سبز از طریق ایجاد آگاهی زیست محیطی در میان کارکنان که بیشتر از صنعت منسوجات در کاهش آلودگی حمایت می کند.
1. مقدمه
رشد اقتصادی بالقوه بازارهای نوظهور(EM) میلیون ها نفر را از فقر رها کرده است، در مقابل، منجر به افزایش آسیب زیست محیطی و زوال منابع شده است(OECD، 2017). وابستگی بازارهای نوظهور به منابع طبیعی و آسیب پذیری آنها در برابر تهدیدات تغییرات جوی، ریسک هایی برای رشد اقتصادی آتی آنها ایجاد کرده است.
کاهش آب زیر زمینی و کیفیت هوا، عدم دسترسی به محل بهداشتی برای خاک کردن زباله جهت دور انداختن ضایعات ایجاد شده، برخی از چالش های زیست محیطی مهم بازارهای نوظهور هستند(EMS، 2017). صنایع خاصی در انتشار کربن نقش زیادی دارند، به طور خاص مانند صنایع منسوجات، لباس ارزان قیمت، منسوجات کثیف و ارزان. بازار نوظهور مانند هند و چین بزرگترین تولیدکنندگان پنبه و صادرکنندگان در جهان هستند و نیمی از صنعت منسوجات جهان در منطقه آسیا-اقیانوسیه قرار داد. صنعت منسوجات آب بر است، زیرا در تمام مراحل تولید، به آب نیاز دارد. پساب حاصل از فرآیندهای تولید منسوجات، شامل مواد شیمیایی، املاح، رنگ ها و حلال ها هستند که برای محیط زیست مضرند(بنتو و همکاران، 2019؛ سامانتا و همکاران، 2019؛ ساکسانا و همکاران، 2017).