ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
In this paper, we study how the interactions between central bank transparency and fiscal policy affect macroeconomic performance and volatility, in a framework where productivity-enhancing public investment could improve future growth potential. We analyze the effects of the central bank’s opacity (lack of transparency) according to the marginal effect of public investment by considering the Stackelberg equilibrium, where the government is the first mover and the central bank the follower. We show that the optimal choice of tax rate and public investment, when the public investment is highly productivity enhancing, eliminates the effects of distortionary taxation and fully counterbalance both the direct and the fiscal-disciplining effects of opacity, on the level and variability of inflation and the output gap. In the case where the public investment is not sufficiently productivity enhancing, opacity could still have some disciplining effects as in the benchmark model, which ignores the effects of public investment.
1. Introduction
Over the past two decades, an increasing number of central banks have become more transparent about their objectives, procedures, rationales, models and data. This has stimulated intensive ongoing research about the effects of central bank transparency.2 Most economists agree that openness and communication with the public are crucial for the effectiveness of monetary policy, because they allow the private sector to improve expectations and hence to make better-informed decisions (Blinder, 1998). Counterexamples have been provided, with addition of distortions, where information disclosure reduces the ability of central banks to strategically use their private information, and therefore, greater transparency may not lead to welfare improvement (e.g., Sorensen, 1991; Faust and Svensson, 2001; Jensen, 2002; Grüner, 2002; Morris and Shin, 2002).3 In effect, according to the second-best theory, the removal of one distortion may not always lead to a more efficient allocation when other distortions are present.
5. Conclusion
In a two-period model where productivity-enhancing public investment could improve future growth potential, we have examined the interaction between central bank transparency and fiscal policy and the resulting effects on macroeconomic performance and volatility. In the framework of the Stackelberg equilibrium, where the government is the first mover and the central bank the follower, we have shown that the effects of the central bank’s opacity (or lack of transparency) depend on the marginal effect of public investment.
در این پژوهش ما به مطالعه چگونگی تأثیر تعاملات بین شفافیت بانک مرکزی و سیاستهای مالی بر عملکرد و بیثباتی اقتصاد کلان، در چارچوب افزایش بهرهوری سرمایهگذاری عمومی که بتواند رشد بالقوه آینده را بهبود ببخشد، میپردازیم. ما پیامدهای عدم شفافیت بانک مرکزی را طبق تأثیر حاشیهای سرمایهگذاری با در نظر گرفتن معادله Stackelberg جایی که دولت اولین پیشنهاددهنده و بانک مرکزی تابع آن است را مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهیم. ما نشان خواهیم داد که انتخاب بهینه نرخ مالیات و سرمایهگذاری عمومی زمانی که افزایش بهرهوری سرمایه گذاری عمومی در آن بسیار بالاست. پیامدهای مالیاتهای تحریفی را حذف کرده و به موازنه تأثیر انضباط مالی، عدم شفافیت ونیز تأثیر مستقیم آن میپردازد. این موازنه در سطح و نوسان تورم و شکاف تولید ایجاد میشود. در این مورد زمانی که افزایش سرمایهگذاری عمومی بهاندازه کافی سودآور نیست، عدم شفافیت هنوز توانایی آن را دارد که برخی تأثیرات انضباطی مانند نمونه محک داشته باشد تا پیامدهای سرمایهگذاری عمومی را نادیده بگیرد.
1. مقدمه
در طول دو دهه گذشته شمار زیادی از بانکهای مرکزی در مورد اهداف، روشها، منطق، نمونهها و دادههایشان شفافتر شدهاند. این امر منجر به انجام پژوهشهای فشرده در حال اجرا درباره شفافیت بانک مرکزی شده است. بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که ارتباط و روراست بودن با عموم مردم در سیاستهای پولی مؤثراست چراکه این امکان به بخش خصوصی داده میشود که سطح انتظار خود را اصلاح کنند و لذا تصمیمات بهتری با آگاهی بیشتر بگیرند (Blinder 1998). مثالهای ضدونقیضی آمادهشدهاند که نشان میدهد علاوه بر تحریفها، افشای اطلاعات توانایی بانکهای مرکزی را برای استفاده استراتژیک از اطلاعات خصوصیشان کاهش میدهد و بنابراین شفافیت بیشتر ممکن است منجر به بهبود رفاه نشود (برای مثال Sorensen 1991,Fauser and Svenssen 2001,، Jensen 2002، Gruner 2002, Morris and Shin 2002) . درواقع طبق نظریه دوم حذف یک تحریف زمانی که تحریفات دیگر وجود دارند ممکن است همیشه منجر به تخصیص کارآمدتری نشود.
5. نتیجه
در مدل دو دورهای جایی که افزایش بهرهوری سرمایهگذاری عمومی میتوانست رشد بالقوه آتی را بهبود ببخشد. ما به بررسی تعامل بین شفافیت بانک مرکزی و سیاستهای مالی و آثار آن برکارآیی و نوسان اقتصاد کلاً ن پرداختیم. در چارچوب معادله Stackelberg جایی که دولت اولین حرکتکننده و بانک مرکزی دنبالهرو است مانشان دادیم که آثار عدم شفافیت (یا نبود شفافیت) بانک مرکزی بستگی به اثر حاشیهای سرمایهگذاری عمومی دارد.