ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
امروزه پایداری محیطی شرکت ها را واداشته است که نه تنها فعالیت های داخلی سبزی را توسعه دهند بلکه به سمت ایجاد یک مدیریت زنجیره تأمین سبز (GSCM) نیز قدم بردارند. کاربرد گسترده GSCM خارجی از سوی شرکت ها را می توانیم تا حدودی از نقطه نظر «هزینه های معاملاتی» توجیه کنیم. اغلب تصور میشود که تکنیک های GSCM مدبرانه باشند چون مطالعات نشان داده است که طبق دیدگاه مبتنی بر منابع، این تکنیک ها تأثیر مثبتی بر روی عملکرد شرکت ها دارند. با اینحال هنوز سوالات مهمی در مورد رابطه بین تکنیک و عملکرد باقی مانده است. اول اینکه، چه رابطه کلی ای بین تکنیک GSCM و عملکرد شرکت وجود دارد؟ دوم اینکه این رابطه در چه شرایطی قوی تر و یا ضعیف تر خواهد بود؟ ما در این مقاله برای پاسخ دادن به این سوالات، بر تحلیل کمی مقالات موجود تمرکز کرده ایم که در زمینه GSCM منتشر شده اند. ما برای ترکیب نتایج تجربی 54 مقاله انتخاب شده با 245 اندازه اثر، از یک فراتحلیل اثرات تصادفی استفاده کرده ایم. ما همچنین از تحلیل زیرگروه و متا رگرسیون استفاده کردیم تا تعدیل کننده های بالقوه ای که ممکن است بر قدرت رابطه «تکنیک-عملکرد» آزمایش کنیم. ما پی بردیم که تکنیک های GSCM داخلی و خارجی رابطه مثبتی با هم دارند، و در ضمن هر دوی آنها رابطه مثبتی با عملکرد شرکت دارند. خصوصاً رابطه آنها با عملکرد محیط (r=0.518) بزرگترین رابطه بود؛ بعد از عملکرد محیط، هم رابطه آنها بترتیب با عملکرد های عملیاتی (r=0.481) و اقتصادی (((r)0.464) روابط بزرگی بودند. آزمایش تعدیل کننده ها همچنین نشان داد که نوع صنعت، گواهینامه ایزو (ISO)، سوگیری صادراتی، و بُعد فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان، همگی تأثیر تعدیل کننده ای بر روی رابطه «تکنیک-عملکرد» دارند. در آخر هم بحث ها و محدودیت های این مقاله را ارائه می دهیم.
مروری بر تحقیقات پیشین و فرضیه ها
از اواخر دهه 1980 زمانیکه مفاهیم SCM (مدیریت زنجیره تأمین) و مدیریت محیطی بعنوان تکنیک های سازمانی استراتژیکی برای کسب مزیت رقابتی پدیدار شد، همواره موضوعات فرعی متنوعی در مطالعات مربوط به GSCM شامل گشته است (لوترا و همکارانش 2014 الف؛ فهیم نیا و همکارانش 2015 ب). اساساً جریان های تحقیقاتی بر دو مسئله مهم تمرکز کرده اند. یکی مربوط به رابطه بین تکنیک های GSCM و عملکرد شرکت است و یکی هم مربوط به عوامل بالقوه ای است که میتوانند این رابطه را تعدیل کنند (بعبارت دیگر، آنها تأثیرات مثبت، منفی یا خنثی را بر این روابط ایجاد می کنند). و این دو جریان تحقیقاتی، هر دو به چارچوب نظری ما اضافه می شوند و سپس بصورت کامل توضیح داده می شوند.
تکنیک های GSCM
تکنیک های GSCM در سراسر چرخه عمر محصولات سبز وجود دارند: از طراحی محصول گرفته تا تولید، بسته بندی و حتی خدمات پس از فروش. با توجه به حیطه گسترده تکنیک های سبز، مقالات بسیاری تلاش کرده اند که آنها را بصورت جامع طبقه بندی کنند (بعنوان مثال مادو 2007؛ اسری واستاوا 2007؛ شانگ و همکارانش 2010)، که از بین آنها، روش طبقه بندی پیشنهاد شده توسط ژو و همکارانش (2008 ج) بیشتر مورد ارجاع قرار گرفته است. آنها ساختارهای تکنیک های GSCM را بررسی کرده اند و یک مقیاس سنجش 21 آیتمی را برای ارزیابی اجرای تکنیک های GSCM پیشنهاد کرده اند و به این نتیجه گیری رسیده اند که تکنیک های سبز را عموماً می توان به 5 عامل تقسیم بندی کرد: مدیریت محیطی داخلی (IEM)، خرید سبز (GP)، همکاری مشتری (CC)، احیای سرمایه گذاری (IR) و بوم آرایی (ED). این 5 تکنیک در تحقیقات تجربی قبلی درباره GSCM، بصورت گسترده مورد مطالعه قرار گرفته اند (بعنوان مثال چوی و هوانگ 2015؛ کوپال و تاکار 2016؛ مانگلا و همکارانش 2016). IEM مربوط به تکنیک های مدیریتی از شرکت ها ) همچون اجرای مدیریت محیطی کیفیت کلی (احمد 2001) و تعهدات بوم شناختی مدیران سطح میانی یا سطح بالا (رایس 2003) – است؛ در حالیکه GP، CC، IR و ED غالباً بعنوان ابتکارات خارجی شناخته میشوند.
GP خصوصاً بعنوان یک رویکرد GSCM نوظهور، تأثیر چشمگیری بر روی رابطه بالا دست زنجیره تأمین شرکت ها دارد و الزامات محیطی را برای محصولات سفارش داده شده از تأمین کنندگان و همکاری با آنها در راستای تحقق اهداف محیطی را تعیین میکند (زیدیسین و هِندریک 1998؛ ژو و همکارانش 2008 ب). بر خلاف GP، همکاری نزدیک با مشتریان، از طریق فعالیت های اشتراکی مانند آموزش مشتریان، پشتیبانی از مشتریان و سرمایه گذاری های مشترک – با هدف بهبود تمایل مشتریان برای مشارکت در فعالیت های بوم شناختی زنجیره تأمین – بر بخش پایین دست زنجیره تأمین شرکت ها تأثیر می گذارند (الطیب و همکارانش 2011). علاوه بر GP و CC، IR هم بعنوان یک تکنیک GSCM کلیدی در نظر گرفته میشود که معمولاً در انتهای چرخه زنجیره تأمین رخ میدهد (ژو و همکارانش 2008 الف). طبق گفته ژو و سارکیس (2004)، هدف IR ترغیب بازیافت محصولات آخر عمر و تبدیل آنها به مواد قابل مصرف است تا اثرات محیطی آنها کاهش یابد. ED نیز بعنوان یک تکنیک قدرتمند دیگر برای به حداقل رساندن اثرات بوم شناختی محصولات در نظر گرفته میشود اما عمدتاً از طریق چرخه عمر کامل خود – از آماده سازی مواد خام گرفته تا مراحل تولید، استفاده و دفع بدون به خطر انداهتن عاملیت آن – از طراحی یک محصول جدید به یک شیوه سازگار (بی ضرر) با محیط اطمینان حاصل میکند (الطیب و همکارانش 2011). کاربرد گسترده ابتکارات GSCM خارجی از سوی شرکت ها را تا حدودی می توانیم از دیدگاه هزینه های معاملاتی توضیح دهیم. ویلیامسون (1975) گفت که هزینه های معاملاتی نقش مهمی را در فعالیت اقتصادی شرکت ها و هماهنگ سازی عمودی بازی می کنند چون همیشه تلاش میکنند که منابعی را با هزینه کم و به یک شیوه ایمن بدست آورند. آرمیناس (2004) نیز ادعا کرده است که وابستگی افزایشی شرکت ها به منابع کمیاب یا ارزشمند می تواند آنها را ترغیب کند که هماهنگی با اعضای دیگر زنجیره تأمین را تقویت کنند: بعنوان مثال دسترسی پیدا کردن به دانش یا تکنولوژی های استراتژیکی تأمین کنندگان با ایجاد شراکت با تأمین کنندگان، و ائتلاف های استراتژیکی. بنابراین در زمینه مدیریت زنجیره تأمین سبز، شرکت ها ممکن است هماهنگی با اعضای دیگر زنجیره تأمین – مانند خرید سبز و همکاری مشتریان – را نیز جستجو کنند تا اهداف محیطی، اقتصادی یا عملیاتی معین را محقق سازند.