ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
در مطالعه حاضر، وضعیت فناوریها و مدلهای کسب و کار در صنایع خودروهای خودران و رباتهای هوشمند و نیز رشد دو ساله اخیر آنها با استفاده از ثبت اختراعات مدل های کسب وکار و فناوری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، وضعیت کنونی فناوریها، مدلهای کسب و کار و بازارهای دو صنعت براساس بازبینیهای آثار پژوهشی بررسی گردید. در ادامه این مطالعه، رشد بازار صنعت خودروهای خودران و رباتهای هوشمند با کمک روش پویایی سیستم شبیهسازی شد. شبیهسازیها به وسیله تجزیه و تحلیل منابع و ارجاعات ثبت اختراعات فناوری ها و ثبت اختراعات مدل های کسب و کار دو صنعت مذکور اثبات و تأیید گردیدند. در پایان، سه نتیجهگیری از این تحقیق بدست آمد. اول این که، در یک صنعت تبدیلی مانند خودروهای خودران، راهبرد متمرکز بر یک مدل کسب و کار در مراحل اولیه کارآمد است، ولی یک راهبرد متمرکز بر فناوری در مرحله بلوغ مؤثر می باشد. دوم این که، در یک صنعت نوظهور مثل رباتهای هوشمند، راهبرد متمرکز بر فناوری در مرحله اولیه نسبت به راهبرد متمرکز بر یک مدل کسب و کار تاحدی مؤثرتر واقع میشود؛ برعکس، یک راهبرد متمرکز بر فناوری در مرحله بلوغ تا حدودی کارآمدتر است. سوم اینکه ، یک مدل کسب و کار برای تکمیل فناوری هایی مانند رباتهای هوشمند در مرحله بلوغ در کانادا یا خودروهای خودران در مرحله بلوغ در ژاپن نیز حایز اهمیت است .
مدلسازی پویایی سیستم
مرور آثار پژوهشی و مدل سازی پویایی سیستم
مرور آثار پژوهشی
فناوریها به طور مستقیم بر بازارها تاثیر نمیگذارند، اما این کار را از طریق کسب و کارها انجام میدهند و ساختار حلقه بازخورد مثبت جداگانهای نیز میان فناوریها و مدلهای کسب وکار و همینطور میان مدل های کسب و کار و بازارها وجود دارد ( کوداما و شیباتا، ۲۰۱۵؛ یون و همکاران ، ۲۰۱۶ ب) . مدل کسب وکار به مانند یک ساختار واسطهای عمل نموده و حوزههای فنی و اقتصادی را به هم پیوند میدهد (چسبرو ، ۲۰۰۶). یک مدل کسب وکار به عنوان ترکیبی از فناوریها و بازارها باید راهبردها و منابعی را تحت پوشش قرار دهد که از شکلگیری ترکیبات اشتباه مانند بیش برازش فناوری یا تناقض ایکاروس (Icarus) خودداری کند. با این حال، مدلهای جدید کسب وکار این امکان را برای نوآوریهای بالقوه دیگر فراهم میآورد تا در صدر نوآوریهای محصول و فرآیند قرار گیرند (گاسمان و همکاران ، ۲۰۱۴).
چه عاملی نوآوریها را برهم زننده میسازد؟ ریشه این تنش، تضادی است که میان مدلهای کسب وکار ایجاد شده برای فناوریهای موجود و مدلهای موردنیاز برای بهرهبرداری از فناوریهای نوظهور اخلالگر وجود دارد (چسبرو، 2010). بنابراین، به عقیده چسبرو (2010)، پیروی از «منطق غالب» میتواند باعث شود شرکتها کاربردهای بالقوه باارزش فناوریهایی که با مدل کسب و کار فعلیشان تناسب ندارد، را از دست بدهند. به علاوه، شرکتها برای جبران افزایش هزینههای توسعه و دورههای کوتاهتر طول عمر محصولات باید دنبال روشهای خلاقانهای بگردند تا با استفاده از طرحها و فناوریهای خارجی مربوط به توسعه محصول داخلی و نیز با فراهم نمودن امکان تجاری سازی مالکیت معنوی داخلی بتوانند مدلهای کسب و کار خود را توسعه دهند (چسبرو، 2007 الف، 2007 ب).
یک طرح یا فناوری واحد که به واسطه دو مدل کسب وکار متفاوت به بازار عرضه میشود، دو پیامد اقتصادی متفاوت را در پی خواهد داشت. از این رو، فناوری معمولی که در چارچوب یک مدل کسب و کار بزرگ دنبال میشود، ممکن است از فناوری بزرگی که از طریق یک مدل کسب وکار معمولی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، ارزشمندتر باشد؛ چرا که فناوری به تنهایی هیچ ارزش عینی ندارد (چسبرو ، ۲۰۱۰).
به عبارتی، یک مدل کسب وکار نوعی منطق کلامی است که به واسطه آن یک کسب وکار ایجاد شده و به مشتریان ارزش میدهد (سیرجوسکیس، 2016). مدل کسب وکاری که بخواهد ارزشی برای عملکرد پایدار شرکت ایجاد و کسب کند، به سه دسته مهم قابلیتهای پویا نیاز دارد. این سه دسته عبارتند از: (۱) حس کردن (شناسایی و ارزیابی فرصتها)، تحت کنترل درآوردن (بسیج منابع داخلی و خارجی برای پرداختن به فرصتها و کسب ارزش در انجام این کار) و (3) تحول ( نوسازی مداوم یک سازمان) (تیس، 2007، 2010). قابلیتهای پویا نه تنها توانایی درک فناوریهای جدید و بازارهای هدف بلکه مدلهای کسب وکار را نیز شامل میشود. بنابراین، فرآیند طراحی مدل کسب وکار شامل انتخاب فناوری و شناسایی بازار به علاوه تعیین مزایا، تأیید درآمدها و طراحی سازوکارهای لازم برای کسب ارزش میشود (تیس، ۲۰۱۰).