ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Abstract
We investigate the relationship between ownership structure and quality of disclosure in the case of Japanese firms. Our measure of disclosure quality is denoted by the attitude of firms toward voluntary revisions of management earnings forecasts, which are effectively mandatory in Japan. The results show that firms with high foreign and domestic institutional ownership are more likely to provide management forecasts revisions in a voluntary and timely manner. In contrast, firms with high bank ownership have a greater propensity to withhold material changes in management forecast estimates until the very last moment when they are legally compelled to reveal that information. These findings suggest that active investors are able to induce firms to adopt better disclosure practices, while investors with close business ties and access to firms’ private information appear to restrict the flow of information to other investors.
1. Introduction
Firms have good reasons to disclose private information. The benefits of disclosure involve lower cost of capital, higher stock valuation and greater ability to raise funds, which altogether promote firm growth (Pownall and Waymire, 1989; Diamond and Verrecchia, 1991; Lang and Lundholm, 1993; Botosan, 1997; Francis et al., 2005). However, concerns related to product market competition may prevent firms from disclosing their private information (Verrecchia, 1983; Darrough and Stoughton, 1990; Wagenhofer, 1990; Newman and Sansing, 1993). Attitudes toward disclosure also vary across shareholders. Institutional investors require accurate and timely information to allocate their funds more efficiently (Healy et al., 1999; Bushee and NOE, 2000; Ajinkya et al., 2005). In contrast, controlling blockholders prefer fewer disclosures since their longer horizons imply that they have little to gain from a prompt reevaluation of their shares. Furthermore, Sengupta (2004) argues that controlling blockholders have greater access to the firm’s private information and would prefer to maintain their informational advantage by discouraging timely and detailed public disclosures.
5. Discussion and conclusion
In this paper, we investigate the relationship between a firm’s ownership structure and the quality of its disclosures. Whereas US studies focus on the propensity to provide management forecasts, we examine the propensity to revise initial forecasts since these forecasts are effectively mandated in Japan. In addition, we investigate whether forecasts revisions are provided in a timely manner as opposed to being released just before the firm’s annual earnings announcement with the aim of avoiding violation of legal requirements. The low litigation costs in Japan make firms more likely to adopt disclosure practices that are best suited to their interests or to those of their controlling shareholders.
در این مقاله، ارتباط بین ساختار مالکیت و کیفیت افشاگری را در مورد شرکتهای ژاپنی مورد بررسی قرار میدهیم. معیار ما از کیفیت دارایی توسط نگرش شرکتها نسبت به اصلاحات داوطلبانه پیشبینیهای سود مدیریت مشخص میشود که در ژاپن به طور موثری اجباری هستند. نتایج نشان میدهند که شرکتهای با مالکیت نهادی داخلی و خارجی بالا با احتمال بیشتری اصلاحات پیشبینی مدیریت را به شیوهای داوطلبانه و به موقع فراهم میسازند. در مقابل، شرکتهای با مالکیت بانکی بالا دارای تمایل بیشتری برای خودداری از ایجاد تغییرات مادی در براوردهای پیشبینی مدیریت هستند تا زمانی که به لحاظ قانونی ناچار به آشکار ساختن آن اطلاعات شوند. این یافتهها نشان میدهند که سرمایهگذاران فعال قادر به القای استفاده از روندهای افشاگری بهتر برای شرکتها هستند، در حالی که سرمایهگذارانِ با پیوندهای نزدیک کسب و کار و دسترسی به اطلاعات خصوصی شرکتها به نظر میرسد که جریان اطلاعات به سمت سایر سرمایهگذاران را محدود میسازند.
1. پیشگفتار
شرکتها دارای دلایل خوبی برای افشای اطلاعات خصوصی هستند. مزایای افشاگری شامل هزینه پایینتر سرمایه، ارزشگذاری بالاتر سهام و توانایی بیشتر برای افزایش بودجه هستند، که روی هم رفته رشد شرکت را افزایش میدهند (پاونال و ویمایر، 1989؛ دیاموند و ورچیا، 1991؛ لانگ و لاندهولم، 1993؛ بوتوسان، 1997؛ فرانسیس و همکاران، 2005). با این حال، دغدغههای مربوط به رقابت بازار تولید ممکن است مانع شرکتها در برابر افشای اطلاعات خصوصی آنها شوند (ورچیا، 1983؛ داروغ و استاگتون، 1990؛ ویگنهوفر، 1990؛ نیومن و سانسینگ، 1993). نگرشهای نسبت به افشاگری همچنین در میان سهامداران متغیر هستند. سرمایهگذاران نهادی نیاز به طالاعات دقیق و به موقع برای تخصیص کارامدتر بودجه خود دارند (هیلی و همکاران، 1999؛ باشی و نوئی، 2000؛ آجینکیا و همکاران، 2005). در مقابل، سهامداران عمده کنترل کننده، افشاگریهای کمتر را ترجیح میدهند زیرا افقهای طولانیتر آنها دلالت بر این دارد که آنها دستاورد چندانی از ارزیابی مجدد سریع سهام خود کسب نمیکنند. علاوهبراین، سنگوپتا (2004) استدلال میکند که سهامداران کنترل کننده دارای دسترسی بیشتری به اطلاعات خصوصی شرکت هستند و حفظ مزیت اطلاعاتی خود به وسیله افشاگریهای عمومی به موقع و دقیق را ترجیح میدهند.
5. بحث و نتیجهگیری
در این مقاله به بررسی ارتباط بین ساختار مالکیت شرکت و کیفیت افشاگری آن میپردازیم. در حالی که مطالعات آمریکایی روی گرایش به فراهم ساختن پیشبینیهای مدیریت تمرکز دارند، گرایش برای اصلاح پیشبینیهای اولیه را مورد بررسی قرار میدهیم زیرا این پیشبینیها به طور موثری در ژاپن اجباری میشوند. علاوهبراین، این موضوع را بررسی میکنیم که آیا اصلاحات پیشبینیها، برخلاف انتشار دقیقا قبل از اعلام سود سالانه شرکت با هدف اجتناب از نقض الزامات قانونی، به صورت به موقع فراهم میشوند. هزینههای پایین دعوی قضایی در ژاپن موجب میشود که شرکتها با احتمال بیشتری از روندهای افشاگری استفاده کنند که مناسبترین روندها برای منافع آنها و منافع سهامداران کنترل کننده آنها هستند.