ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Abstract
This article considers how employees engage with B2B firms on social media, a topic that is largely overlooked in the extant brand engagement literature. Using the results from a large-scale study of employee brand engagement on social media, we identify two key drivers of employee brand engagement using the content analysis tool DICTION—namely, optimism and commonality. Employees of top-ranked and -rated firms express higher levels of optimism and commonality in their reviews of their employers on social media than do their counterparts in bottom-ranked and -rated firms. This permits the construction of a 2 × 2 matrix that allows managers to diagnose strategies for increasing or improving employee brand engagement. This creates four different kinds of employee brand engagement situations, and offers human resources and marketing managers different strategies in each case. We demonstrate how practitioners and scholars can shed new light on the way stakeholders engage with brands.
1. Increasing a brand’s value
In the recent marketing literature, there has been a significant amount of attention dedicated to the concept of brand engagement, the process of how emotional or rational attachments are formed between customers or other stakeholders and brands (e.g., Baldus, Voorhees, & Calantone, 2015; Brodie, Hollebeek, Juric, & Ilic, 2011; Brodie, Ilic, Juric, & Hollebeek, 2013; de Villiers, 2015; Graffigna & Gambetti, 2015; Hollebeek, 2011; Hollebeek, Glynn, & Brodie, 2014). Brand engagement is an important concept in the marketing literature as it is strongly connected to brand equity or, put simply,the value of the brand. As articulated by Keller (2012), brand equity is often driven by a consumer’s association with a brand’s features and attributes and the ultimate engagement with the brand.
6. Final summary
This article considers brand engagement from a generally overlooked perspective: that of employees rather than customers. This is important because employee brand engagement impacts that of other organizational stakeholders, including customers, suppliers, and investors, often leading to virtuous or vicious cycles. Using the results from a large-scale study of employee brand engagement on social media, two key dimensions (optimism and commonality) are identified that differentiate between top-ranked and -rated brands and bottomranked and -rated brands. Employees of top-ranked and -rated firms express higher levels of optimism and commonality in their reviews oftheir employers on social media, and this enabled us to construct a 2 2 matrix that allows managers to diagnose strategies for employee brand engagement.
این مقاله به بررسی چگونگی مشارکت کارکنان شرکت های B2B در رسانه های اجتماعی می پردازد. این موضوع در ادبیات مدیریت برند به خوبی بررسی نشده است. با استفاده از نتایج به دست آمده از یک تحقیق گسترده در مورد مشارکت برند کارکنان در رسانه های اجتماعی، دو محرک کلیدی در مشارکت کارکنان با استفاده از ابزار تحلیل محتوا (DICTION) شناسایی شدند که عبارتند از بهینه گرایی و استفاده مشترک.کارکنان رده بالا و شرکت های رتبه بندی شده در بررسی های خود از کارفرمایان و مشارکت آنها در رسانه های اجتماعی به میزان بهینه گرایی و استفاده مشترک بیشتر در مقایسه با شرکای سطح پایین اشاره کردند. این کار امکان ساخت یک ماتریس 2*2 را فراهم آورد که به مدیران اجازه می دهد تا راهکارهای افزایش یا ارتقای و بهبود مشارکت برند کارکنان را تشخیص دهند. این عامل باعث ایجاد چهار راه حل مختلف برای مشارکت برند کارکنان می شود و رویکردهای مختلفی را در حوزه های بازاریابی و مدیریت منابع انسانی ارائه می کند. در این تحقیق بیان کردیم که چگونه فعالان و محققان می توانند شیوه های جدیدی برای مشارکت ذینفعان با برند ارائه کنند.
1. افزایش ارزش برند
در ادبیات موجود در مورد بازاریابی، توجه زیادی به مفهوم مشارکت برند شده است. این مفهوم اشاره به فرآیند وابستگی عاطفی و منطقی شکل گرفته بین مشتریان و سایر ذی نفعان و برندها دارد ( برای نمونه می توانید به تحقیق بالدوس – ورهیس – کالانتون 2015 – بوردی – هولبیتک جوری – ایلی 2011- بوردی – ایلی – جری و هولبیک 2013 – دو ویلریس2015- گرافیگنا و گلمتبی 2015 –هولبیک 2011 – گلین و برودی 2014 اشاره کرد). مشارکت برند یک مفهوم مهم در ادبیات بازاریابی است زیرا با برابری برند و یا به عبارت ساده تر با ارتباط مشتری با ویژگی های یک برند و مشارکت نهایی با برند مرتبط می باشد.
6. جمع بندی نهایی
این مقاله مشارکت را از یک چشم انداز کلی در نظر می گیرد. در این چشم انداز کارکنان بیشتر از مشتریان در نظر گرفته می شوند. این عامل از این جهت دارای اهمیت است که مشارکت برند کارکنان بر سایر ذینفعان سازمان از جمله سرمایه گذاران، مشتریان، عرضه کنندگان و سرمایه گذاران تاثیر می گذارد و منجر به ایجاد چرخه های مثبت و منفی می شود. با استفاده از نتایج یک تحقیق جامع در مورد مشارکت کارکنان در بک برند از طریق رسانه های اجتماعی، دو جنبه کلیدی (بهینه گرایی و استفاده مشترک) شناسایی شدند که در بین برندهای رده بالا و رتبه بندی شده و همچنین برندهای رده پایین متمایز می شوند.کارکنان رده بالا و شرکت های رده بندی شده سطح بهینه گرایی و استفاده مشترک بیشتری را در تحقیقات کار کمام خود در رسانه های اجتماعی مطرح کردند. این عامل کمک می کند تا یک ماتریس 2*2 ارائه کنیم که به مدیران اجازه می دهد تا راهکارهای مشارکت برند را تشخیص دهند.