چکیده
زمینه و هدف: یوگا مکانیسم های متعددی دارد از جمله فعالیت بدنی، ایجاد فعالیت رفتاری و خودآگاهی ذهنی، که آن را به درمانی امیدبخش برای افسردگی و اضطراب تبدیل می کند. این مطالعه بدنبال پیامدهای مثبت مشتق از مداخلات CBT اقتباس شده، شیوه های مبتنی بر خودآگاهی ذهنی را دربر گرفته و اثرات برنامه یوگا درمانی را بعنوان یک مکمل برای CBT گروه-محور برای افسردگی یا اضطراب بررسی کرده است.
روشها: این مطالعه، یک کارآزمایی ترجیحی عملگرا بوده و بزرگسالان مبتلا به افسردگی یا اضطراب در یک سرویس مراقبتهای اولیه بهداشت روان منطقهای (n = 59) را شامل می شود و CBT مربوط به گروه فرا تشخیصی (n = 27) را با CBT گروه فرا تشخیصی ترکیب شده با یک برنامه یوگا درمانی کمکی (n= 32) مقایسه کرده است. یک طرح بکارگیری ترجیحی، شرکتکنندگان واجد شرایط (35 = n) را برای خود انتخابی در برنامه کمکی مجاز میکند. مقیاس استرس اضطراب افسردگی-21 (DASS) در شروع کار، پس از مداخله و پس از پیگیری سه ماهه مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: CBT+یوگا برای CBT تنها، جایگزین قابل قبولی بود. کاهش های چشمگیری در نمرات DASS کلی و 3 خرده مقیاس DASS برای هر دو گروه مشاهده شد، با این حال CBT+یوگا، علائم افسردگی و اضطراب را پس از مداخله در مقایسه با CBT تنها بشکل چشمگیری پایین تر نشان داد. همچنین، CBT+یوگا در مقایسه با CBT تنها، کاهش مداوم علائم افسردگی در طول سه ماه و کاهش سریعتر در علائم افسردگی را نشان داد.
محدودیتها: بدلیل حجم متوسط نمونه، این یافتهها باید مقدماتی در نظر گرفته شوند، از اینرو، یک کارآزمایی کنترل تصادفی و بسیار دقیق برای حمایت قطعی از ادغام یوگا با مراقبتهای بهداشت روانی بمنظور افزایش مزایا و جذب CBT فرا تشخیصی برای افسردگی و اضطراب ضرورت پیدا می کند.
نتیجهگیری: در راستای تکمیل سایر تمرینهای مبتنی بر ذهن آگاهی، یوگا درمانی بعنوان مکملی برای CBT فرا تشخیصی نوید بخش است.
2. روش ها
کارآزمایی از طریق ثبت کارآزماییهای بالینی استرالیا و نیوزلند (ANZCTR) (شناسه آزمایشی: ACTRN12620000601932) ثبت و پیرو بیانیه استانداردهای تلفیقی گزارش کارآزماییها (CONSORT) توضیح داده شد (شولز و همکاران، 2010).
2-1. شركت كنندگان
شرکتکنندگان از یک کلینیک بهداشت روان ابتدایی منطقهای در شهر جیلانگ در استرالیا که ارائه کننده درمان روانشناختی شواهد-محور برای بزرگسالان میباشد، بکار گرفته شدند (59 نفر). مراجعان جدید و قدیمی که از طریق مصاحبه بالینی ساختاریافته برای DSM-5 (فرست و همکاران، 2016) دارای اختلال اضطراب یا افسردگی تشخیص داده شده و یا بر اساس معیارهای خدمات، برای درمان CBT گروهی فراتشخیصی مناسب تلقی شوند، واجد شرایط هستند. معیارهای خروج پیرو آن دسته معیارهای اتخاذ شده توسط خدمات برای درمان گروه-محور و راهنمای دستی درمان (مرکز مداخلات بالینی، 2021) هستند. همه شرکتکنندگان پس از شرح کامل مطالعه و تأیید این موضوع را که شرکت در مطالعه بر TAU آنها تأثیرگذار نخواهد بود دریافت کردند، رضایت کتبی آگاهانه ارائه دادند.
2-2. معیارهای پیامدها
معیار پیامد اولیه، معیار استرس اضطراب افسردگی - 21 (DASS-21) بود (لُویبوند و لویبوند، 1996). DASS-21 یک معیار خود-گزارشی و شامل یک نمره پریشانی کل و سه خرده مقیاس بوده که بمنظور ارزیابی حالات عاطفی مربوط به افسردگی، اضطراب و استرس طراحی شده است. هر خرده مقیاس، هفت آیتم که از صفر (اصلا درمورد من صدق نمی کند) تا سه (بسیار یا بیشتر اوقات بکار من می آید) نمره داده شده است را شامل می شود. مجموع نمرات برای هر خرده مقیاس با جمع هر آیتم و با نمرات از صفر تا 21 که نمرات بالاتر نشان دهنده علائم بیشتر است، محاسبه می شود. نمرات کلی پریشانی بوسیله جمع بستن خرده مقیاسها محاسبه شده که نمرات آن از صفر تا 60 متغیر است. مقیاس کلی یک معیار معتبر در مراقبت بالینی بوده (Ng و همکاران، 2007) و سازگاری درونی (آلفای کرونباخ = 0.92) و پایایی باز-آزمون (r = 0.91) بالایی دارد (لُویبوند و لویبوند، 1996).