ترجمه مقاله نقش ضروری ارتباطات 6G با چشم انداز صنعت 4.0
- مبلغ: ۸۶,۰۰۰ تومان
ترجمه مقاله پایداری توسعه شهری، تعدیل ساختار صنعتی و کارایی کاربری زمین
- مبلغ: ۹۱,۰۰۰ تومان
Abstract
Background The incidence of chronic disease is elevated in women after menopause. Natural variation in muscle expression of the estrogen receptor (ER)α is inversely associated with plasma insulin and adiposity. Moreover, reduced muscle ERα expression levels are observed in women and animals presenting clinical features of the metabolic syndrome (MetSyn). Considering that metabolic dysfunction impacts nearly a quarter of the U.S. adult population and elevates chronic disease risk including type 2 diabetes, heart disease, and certain cancers, treatment strategies to combat metabolic dysfunction and associated pathologies are desperately needed.
Scope of the review This review will provide evidence supporting a critical and protective role for skeletal muscle ERα in the regulation of metabolic homeostasis and insulin sensitivity, and propose novel ERα targets involved in the maintenance of metabolic health.
Major conclusions Studies identifying ERα-regulated pathways essential for disease prevention will lay the important foundation for the rational design of novel therapeutics to improve the metabolic health of women while limiting secondary complications that have plagued traditional hormone replacement interventions.
1. INTRODUCTION
For over two decades researchers have shown strong relationships between estrogen action and metabolic health in women. Moreover, epidemiological reports indicate that chronic disease incidence increases in women following menopause. Considering that menopause occurs on average by age 51 (National Institutes of Health, NIA www. nia.nih.gov), and that life expectancy has increased for white females to w80.6 years (The National Vital Statistics Report, 2012), women in the modern era are challenged with heightened disease risk associated with increasing adiposity and metabolic dysfunction for up to three decades of life. Although many researchers and clinicians have focused on the impact of replacement estrogens to ameliorate clinical symptoms and provide protective health benefit, an incomplete understanding of hormone action as well as estrogen receptor distribution and function has contributed to our continued confusion and failure to advance therapeutic strategies to combat chronic diseaseassociated pathologies for women.
8. CONCLUSIONS AND PERSPECTIVES
In recent years, novel molecular targets have emerged offering the prospect of pharmacological intervention to restore metabolic homeostasis and insulin action, as well as ameliorate complications associated with type 2 diabetes and obesity. The inherent beauty of targeting ERa therapeutically is underscored by decades of research and in depth knowledge related to biological/clinical efficacy and toxicity profiles obtained for estradiol/SERMs during preclinical studies in animal models and clinical trials in human subjects. Although estrogen treatment (primarily 17b-estradiol) is shown to promote energy homeostasis, improve body fat distribution, and diminish insulin resistance, b-cell dysfunction and inflammation, the challenge with chronic hormone administration is the narrow therapeutic index. Thus, the translation of the basic advances in diabetes and obesity treatment described in this review, although successful in rodents, is problematic when extending to clinical practice. However, ten years after the WHI concluded that the risks of hormone therapy outweighed its benefits, reevaluation of the WHI findings and determination that the risks of breast cancer, coronary heart disease, stroke, and pulmonary embolism with estrogen-progestin treatment were overstated, prompted a position statement by the North American Menopause Society stating that HRT has a role in short-term treatment of menopausal symptoms [167]. Thus, considering the new and more positive light estradiol is receiving by clinical experts, it will be important to determine whether short-term treatment with a well-designed ERa agonist during early menopause offers protection against metabolic dysfunction and insulin resistance.
پیش زمینه: شیوع بیماری مزمن در زنان پس از یائسگی افزایش پیدا می کند. تغییرات عادی در بیان گیرنده های استروژنی(ER) ماهیچه به طور عکس با انسولین پلاسما و چربی در ارتباط است. علاوه بر این، کاهش سطح بیان ER در زنان و جانوران دارای خصوصیات بالینی سندروم متابولیک (MetSyn) مشاهده شده است. تاثیرات اختلال عملکرد متابولیکی در حدود یک چهارم جمعیت بزرگسال ایالات متحده ملاحظه شده است و ریسک بیماری های مزمن بالینی مثل دیابت نوع 2، بیماری قلبی و بعضی سرطان ها را افزایش می دهد، استراتژی های درمانی برای مبارزه با اختلال عملکرد متابولیک و آسیب های وابسته به آن شدیدا مورد نیاز است.
اهداف این مقاله: این مقاله ی مروری نقش مهم و حفاظتی برای گیرنده های استروژنی ماهیچه ای را در تنظیم هومئوستاز متابولیکی و حساسیت انسولینی را ارزیابی می کند و اهداف ERα جدیدی را در حفظ سلامت متابولیکی فراهم می کند.
نتیجه گیری کلی: مطالعات شناسایی مسیرهای تنظیم کننده ی ERα برای پیشگیری از بیماری، اساس مهمی برای طراحی عقلانی روش های درمانی جدید برای بهبود سلامت متابولیکی زنان است مادامی که عوارض ثانویه ی هورمون درمانی سنتی، روش های جایگزین را محدود کرده است.
1.مقدمه
به مدت دو دهه است که محققین ارتباط قوی میان فعالیت استروژن و سلامت متابولیکی در زنان را نشان داده اند. علاوه بر این، گزارشات اپیدرمیولوژیکی حاکی از آن است که شیوع بیماری در زنان پس از یائسگی افزایش می یابد. با توجه به اینکه یائسگی در میانگین سنی 51 سال رخ می دهد(انستیتوی ملی بهداشت(NIA)) و امید به زندگی در زنان سفید پوست تا 80.6 سال افزایش داشته است(گزارشات آماری ملی، 2012)، زنان در عصر جدید با افزایش خطر بیماری مرتبط با افزایش چربی و اختلال متابولیکی تا حد سه دهه ی زندگیشان مواجهه شده اند. اگرچه اکثر محققین و پزشکان بر روی تاثیرات استروژن های جایگرین برای بهبود علائم بیماری و حفظ سلامتی متمرکز شده اند، شناخت ناقص فعالیت هورمون و نیز توزیع و عملکرد گیرنده های استروژنی، به ادامه ی سردرگمی و خطاها در استراتژی های درمان پیشرفته برای مبارزه با بیماری های مزمن مربوط به آسیب شناسی در زنان کمک می کند.
8. نتیچه گیری و پیشنهادات
در سال های اخیر، اهداف مولکولی جدید در زمینه ی فارماکولوژی پدید آمده است که موجب بازیابی هومئوستاز متابولیکی و فعالیت انسولین و نیز اصلاح عواقب مربوط به دیابت نوع 2 و چاقی می شود. زیبایی ذاتی قرار دادن ERα به عنوان هدف درمانی، بوسیله ی سالها تحقیق و در ژرفای دانش وابسته به اثرات بیولوژیکی/بالینی و سمیت بدست آمده برای استرادیول/SERMs در زمان مطالعات بالینی در مدل های جانوری و تیمارهای بالینی در موارد انسانی مشخص شده است. با اینکه تیمار استروژن (استرادیول-17β اولیه) نشان داده است که محرک هومئوستاز انرژی، بهبود دهنده ی توزیع چربی در بدن و کاهش مقاومت انسولینی است، اختلال عملکرد و التهاب سلول های β، چالش هورمون بالینی، شاخص درمانی کمی دارد. بنابراین انتقال پیشرفت های اساسی در درمان دیابت و چاقی شرح داده شده در این مقاله با اینکه در جوندگان موفقیت آمیز بوده است، زمانیکه در درمان های بالینی استفاده شد مشکلاتی داشت. با این حال، 10 سال بعد از نتایج WHI که اعلام کرد خطر هورمون درمانی بیشتر از مزیت های آن است، یافته های WHI دوباره ارزیابی شد و مشخص شد که خطرات سرطان سینه، بیماری عروق کرونر، سکته مغزی و آمبولی ریه با تیمار استروژن-پروجستین بیش از حد بود، جامعه ی یائسگی آمریکای شمالی طی بیانیه ای اعلام کرد که HRT نقش درمانی کوتاه مدت در سیپتوم های یائسگی دارد(167). بنابراین ملاحظه می شود که استرادیول جدید و اندکی مثبتر توسط متخصصین بالینی بدست آمده است که برای شناسایی اینکه چطور تیمار کوتاه مدت با آگونیست های ERα طراحی شده در شروع یائسگی در برابر اختلال متابولیکی و مقاومت انسولینی محافظت ایجاد می کند، اهمیت دارد.