ایدئولوژی های نابرابری جنسیتی و راهبردهای تغییر در روابط مرد و زن
عنوان انگلیسی
ideologies of sexual inequality and strategies for change in male-female relations
صفحات مقاله فارسی
23
صفحات مقاله انگلیسی
14
سال انتشار
1978
نشریه
وایلی - Wiley
فرمت مقاله انگلیسی
PDF
فرمت ترجمه مقاله
ورد تایپ شده
رفرنس
دارد
کد محصول
8429
رشته های مرتبط با این مقاله
علوم اجتماعی
گرایش های مرتبط با این مقاله
جامعه شناسی
مجله
قوم شناس آمریکایی - American Ethnologist
دانشگاه
دانشگاه کلمبیا
۰.۰(بدون امتیاز)
امتیاز دهید
فهرست مطالب
ایدئولوژی مراکشی درباره مردانگی و زنانگی: تفاوتهای مرد و زن
دیدگاههای مربوط به جنسیت بالغ
نظرات در مورد وظایف والدین
دیدگاه هایی درباره تعاملات فرا خانوادگی
فرضیه سیاسی و ایدئولوژی جنسی مراکشی
ایدئولوژی عدم برابری جنسیتی و پتانسیل های تغییر؛ مقایسه
نتیجه گیری
نمونه چکیده متن اصلی انگلیسی
Over the past several years, anthropologists have increasingly examined systems of male dominance and female subordination. The dynamic effects of what might be called sexual ideology-societal beliefs about maleness and femaleness- in these societies remain, however, largely unexplored and little understood. How does each sex perceive itself and the other sex in systems that are characterized by sexual inequality? To what degree do women reject the meaning systems that are held by the dominant sex? And given the fact that sociopolitical action generally has ideological underpinnings, what potentialities do women’s ideologies provide for stimulating change in systems that are characterized by women’s subordination?
نمونه چکیده ترجمه متن فارسی
در طول چند سال گذشته، انسان شناسان، به طور فزاینده ای سیستمهای سلطه مردانه و تبعیت (فرمانبرداری) زنانه را مورد بررسی قرار داده اند. اثرات پویای آنچه که ممکن است به عنوان ایدئولوژی جنسیتی خوانده شود-عقاید اجتماعی درباره مردانگی و زنانگی- در این بخش یادآوری شده است، با این حال، تا حد زیادی ناشناخته و اندکی درک شده است. چگونه هر جنس، خود و جنس دیگر را در سیستمهایی که با نابرابری جنسی مشخص میشود، درک میکند؟ زنان تا چه اندازه سیستمهای معنایی را که توسط جنس غالب ایجاد شده اند را رد میکنند؟ و با توجه به این که فعالیتهای اجتماعی عموما پایههای ایدئولوژیک دارند، چه عامل بالقوه ای ایدئولوژیهای زنان را برای ایجاد تغییر در سیستمهایی که توسط تبعیت زنان مشخص شده است، فراهم میکند؟