چکیده
هدف از این پژوهش، شناسایی و تشریح مدلی است که در آن، مدیریت دانش و اطلاعات ، از طریق ساختار شرکت، فرهنگ شرکت، سبک رهبری شرکت سهامی و یک متغیر منحصر به فرد به نام سرمایۀ اجتماعی که برای اولین بار استفاده شد، بر پایداری یک شرکت سهامی اثر می گذارد. اکنون مدیریت دانش و اطلاعات به عنوان یک متغیر میانجی برای پایداری شرکت سهامی به کار می رود. در ایجاد استراتژی های پایداری بلندمدت، ، بر داشتن یک مدل مجزا برای مدیریت دانش در یک محیط تجاری متغیر تأکید می شود. بنابراین، این مقاله به این موضوع می پردازد که چگونه یک سازمان می تواند با ارائه ابعاد جدید، در یک محیط متغیر اقتصادی و با هدف بهبود دائمی رقابت ها، عملکرد خود را حفظ کند. نویسندگان این مقاله از یک رویکرد تحقیقاتی کمّی استفاده کردند. داده ها از طریق یک پرسشنامه که به خوبی طراحی شده بود و 130 نفر از بخش منسوجات داکا (یک بخش مهم در اقتصاد بنگلادش و دومین تولیدکننده و صادرکنندۀ پوشاک آماده (RMG) در دنیا) به آن پاسخ دادند، جمع آوری شد. نتایج نشان دادند که پایداری شرکت سهامی ارتباط معنی داری با ساختار، فرهنگ، سرمایۀ اجتماعی و سبکِ رهبریِ شرکت سهامی دارد. نقش میانجی مدیریت دانش و اطلاعات، در رابطۀ بین فرهنگ سازمانی و عملکرد پایدار نیز یک نقش حیاتی است، و ارتباط بین روش رهبری و عملکرد پایدار نیز بسیار مهم می باشد. یک متغیر جدید به نام سرمایۀ اجتماعی نیز شناسایی شد. ایجاد ارزش و نوآوری در منابع علمی نیز برای تئوری های مدیریت دانش و پایداری شرکت، که دولت ها و قانون گذاران باید از آن تبعیت کنند، ضروری است.
2. فرضیه ها و پیش زمینه
مدیریت دانش (ایجاد، سهیم شدن و استفاده از داده ها و اطلاعات) یک فلسفه، ساختار و ابزار خاص مدیریتی در شرکت های سهامی است (Nonaka and Toyama, 2015). مطالعات نشان می دهند که روش های موفّق مدیریت دانش، اثر معنی داری بر پایداری مشارکت در سازمان ها دارد. مفهوم مدیریت دانش، بر پایۀ دانش و منابع متنوعی است که نشان می دهند چگونه دانش در یک سازمان، اجرایی می شود (Matinaro and Liu, 2017).
نوناکا و تویاما (2015) در مطالعات خود نتیجه گرفتند که دانش، یکی از اهداف استراتژیک یک سازمان است که سبب اطمینان از موفقیت شرکت سهامی از دیدگاه دانش-بنیان می شود. سازمان ها ممکن است مهارت های اساسی را از طریق دریافت اطلاعات جدید به دست آورند. استفاده از دانش به عنوان منبع و دادۀ اولیه، پایۀ اساسی در این فلسفه است. بنابراین، تجارت هایی که وابسته به اطلاعات هستند، بهتر می توانند منابع خود را مدیریت کنند. با توجه به یافته های کوهلر و همکاران (2019)، مدیریت دانش، عبارت است از یک سری روش ها که سعی در تبدیل داده ها به دانش یا اطلاعات با ارزش، در جهت بهبود شرکت سهامی دارند. ایجاد، اکتساب، ذخیره، سهیم شدن و استفاده از دانش، همگی بخش هایی از این فرایند هستند (Raudeliunien et al., 2018; Mahdi et al., 2019). ایجاد اطلاعات با کیفیت، با وجود یک مدیریت فِرز و چابک، امکان پذیر است. این امر از آنجایی استنباط می شود که می دانیم مدیریت دانش و اطلاعات، بر کیفیت انتخاب ها و فعالیت ها اثر دارد. ارساوان و همکاران (2020) بیان کردند که ممکن است به توانایی یک شرکت سهامی برای تولید سود زیاد (از یک راه پایدار با پذیرش یا کاربرد استراتژی های مدیریت دانش) دست یابند.